کروش

لغت نامه دهخدا

کروش. [ ک ُ ] ( ع اِ ) ج ِ کِرش و کَرِش. ( اقرب الموارد ). بمعنی شکنبه ستور نشخوارزننده چون معده مردم را. ( ازمنتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به کرش شود.

کروش. [ ک ُ ] ( ع اِ ) شکنبه را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ).

کروش. [ ک ُ ] ( اِ ) قسمی مروارید. لؤلؤ. ( الجماهر بیرونی ).

فرهنگ فارسی

قسمی مروارید.لوئ لوئ

دانشنامه عمومی

کروش ( به لهستانی: Krusz ) یک روستا در لهستان است که در گمینا گلینویتسک واقع شده است. [ ۱] کروش ۸۰ نفر جمعیت دارد.
عکس کروش
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی دکتر محمد حسن دوست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

کروشکروشکروش
در مهاباد اصفهان یعنی رسوبات داخل کتری و سماور
کُروش ( korosh ) به معنای محلی است که در آن شیره انگور ( دوشاب ) گرفته میشود . مکانیزمی بوده است در قدیم که با گِل و سفال ساخته میشده ( البته مدل های پیشرفته تر را سیمانی میساختند ) که در بالای آن آب انگور
...
[مشاهده متن کامل]
را میگرفتند ازآنجا به حوضچه پایین سرازیر میشد و با لوله به مخزن کنار انتقال می یافت و ازآنجا آب آنگور گرفته شده را به مخزن های جوشش ( دیگ ) انتقال میدادند بعد از آماده شدن شیره برای صاف کردن آن به آن گِلی مخصوص اضافه میکردند . در زبان محلی منطقه ای در شمال فارس شهرستان بوانات شهر گیان ( جیان ) به این مکانیزم کروش میگفتند