کرهله

لغت نامه دهخدا

کرهله. [ ] ( اِ ) کوهله. ابوریحان بیرونی در تتمه کتاب الجماهر فی معرفةالجواهر گوید: در لغت مردمان جرجان بمعنی حلزون و لیسک است. ( یادداشت مؤلف ).

پیشنهاد کاربران

بپرس