کره خوری

لغت نامه دهخدا

کره خوری. [ ک َ رَ / رِ خوَ / خ ُ ] ( اِ مرکب ) ظرفی خاص نهادن مسکه را. ( یادداشت مؤلف ). ظرف مخصوص کره.

فرهنگ فارسی

ظرفی خاص نهادن مسکه را . ظرف مخصوص کره

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی اصطلاحات عامیانه و امروزی -> کره خوری
خوردن غذاهای چرب و شیرین پس از دود کردن ماده ی مخدر؛ وحشیانه غذا خوردن؛ به کار بردن بیش از حد هر چیز.

پیشنهاد کاربران

این لفظ برای استعمال ماری جوانا استفاده میشه . . . و ماری جوانا و عصاره اش حلال در آب نیست و حلال در چربی است، برای همین برای اینکه با خوردن طول مدت بیشتری در خون می مونه و باعث میشه مدت بیشتری آدم سر حال باشه، اون رو معمولا با کره مخلوط می کنن و می خورن که با این اصطلاحا میگن کره خوری

بپرس