کرنیدن
واژه نامه بختیاریکا
( کُرنیدِن ) صدا کردن قورباقه
( کُرنیدِن ) غریدن
پیشنهاد کاربران
در لری بویراحمدی
کِرنیدَن - kernidan
صورت های دیگر این فعل : کِرنادَن یا کِرَّنادَن
به معنی = ته دیگه را از قابلمه جدا کردن ، تراشیدن و جدا کردن هست
مثال:
کِرکِرَه هی ایکرنه: ته دیگ رو از ته قابلمه جدا می کنه
کِرنیدَن - kernidan
صورت های دیگر این فعل : کِرنادَن یا کِرَّنادَن
به معنی = ته دیگه را از قابلمه جدا کردن ، تراشیدن و جدا کردن هست
مثال:
کِرکِرَه هی ایکرنه: ته دیگ رو از ته قابلمه جدا می کنه