کرمکار. [ ک َ رَ ] ( ص مرکب ) صاحب کرم و بخشش. ( آنندراج ). جوانمرد. سخی. کریم. نیکوکار. مهربان. نیک خواه. خیراندیش. ( ناظم الاطباء ).
کرم کار ؛ کسی که دایماً به کار مشغول است. ( فرهنگ فارسی معین ) . رجوع به کرم کاری بودن و کرم کار داشتن شود.+ عکس و لینک