کرمل

لغت نامه دهخدا

کرمل. [ ک ِ م ِ ] ( اِخ ) آبی است در میان دو کوه طی که سلما و اجا است. ( منتهی الارب ). آبی است در کوه طی. ( از معجم البلدان ). || قلعه ای است به ساحل دریای شام. ( منتهی الارب ). حصاری است بر کوه مشرف بر حیفا در سواحل بحرالشام. ( ناظم الاطباء ). || دهی است به فلسطین. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). قریه ای است در آخر حد در جلیل از ناحیه فلسطین. ( از معجم البلدان ). || اسم سلسله کوهستانی است که 12 میل مسافت دارد و از جلیل شروع نموده به شمال غربی امتداد یافته است و در نزدیکی دریا به جنوب حیفا واقع است. ( از قاموس کتاب مقدس ).

فرهنگ فارسی

کاظم عظیم پادشاهان روسیه در مسکو که در ساحل چپ رود [ مسکوا ] بنا شده و امروزه مقر زمامداران شوروی و معروفترین بناهای روسیه است . کرمل بمعنای ارگ دولتی و دژی است که داخل شهری بسازند و دارای دیوارهای سنگی بزرگ باشد و ادارات دولت داخل آن واقع شوند . هنگام جنگ یا محاصره شهرها کرمل پناهگاه مردم شهر بوده و در روسیه کرملهای بسیار وجود داشته که از همه مهمتر کرمل مسکو میباشد . اکنون ادارات مرکزی دولت شوروی در کرملین واقع است و مهمترین مجمعهای عمومی حزبی جلسات هیئت رئیسه کمیته اجرائیه مرکزی جلسات شورای عالی و کنفرانس های بزرگ بین المللی در ژنجا تشکیل میگردد .

پیشنهاد کاربران

بپرس