[ویکی نور] حاجی محمد کریم خان، پسر ابراهیم خان ظهیر الدوله است. پدر او، پسر مهدی قلی خان، برادر آقا محمد خان و عموی فتحعلی شاه بود. محمد کریم در هجدهم محرم 1225ق در کرمان دیده به جهان گشود.
وی در دوران کودکی، نزد آقا سید زین العابدین مجتهد به فراگرفتن علوم و پیش میرزا محمد علی اصفهانی، به آموختن هنر پرداخت. در شانزده سالگی پس از فوت پدرش به کربلای معلی رفت و در محضر درس سید کاظم رشتی، زانوی شاگردی زد. وی از علمای نامدار و مشهور اواخر قرن سیزدهم هجری و از تلامذه مشهور سید کاظم رشتی بود و بنا بر آنچه شنیده شده، مدتی در درس شیخ احمد احسائی نیز شرکت می کرده است.
وی رئیس و سرسلسله یک فرقه از طایفه شیخیه می باشد که به حاج کریم خانی معروف اند. حاج محمد کریم خان از معدود علمایی بود که در جمیع فنون عقلیه و نقلیه دعوی استادی می نمود. از جماعت شیخیه بعد از سید کاظم رشتی گروهی به وی گرویدند و او را رکن چهارم از ارکان اصول عقاید خویش گرفتند. سید محمد علی باب در کتاب بیان، در شأنش گفته: ان الکریم کان فی الکرمان کریماً. هر چند وی در زمان ناصرالدین شاه و گویا به فرمان او، رساله ای در رد باب نگاشت که به طبع رسیده است.
حدود ششصد اثر قلمی از وی نقل کرده اند که اهم آثار آن به شرح زیر است:
وی در 22 شعبان 1288ق، در 63 سالگی، در حالی که عازم سفر کربلا بود، در بین راه، دار فانی را وداع گفت. جنازه او را در رواق حضرت حسین بن علی(ع)، در پایین پای استادش، سید کاظم رشتی به خاک سپردند.
(ریحانة الادب، ج 3، ص 360).
وی در دوران کودکی، نزد آقا سید زین العابدین مجتهد به فراگرفتن علوم و پیش میرزا محمد علی اصفهانی، به آموختن هنر پرداخت. در شانزده سالگی پس از فوت پدرش به کربلای معلی رفت و در محضر درس سید کاظم رشتی، زانوی شاگردی زد. وی از علمای نامدار و مشهور اواخر قرن سیزدهم هجری و از تلامذه مشهور سید کاظم رشتی بود و بنا بر آنچه شنیده شده، مدتی در درس شیخ احمد احسائی نیز شرکت می کرده است.
وی رئیس و سرسلسله یک فرقه از طایفه شیخیه می باشد که به حاج کریم خانی معروف اند. حاج محمد کریم خان از معدود علمایی بود که در جمیع فنون عقلیه و نقلیه دعوی استادی می نمود. از جماعت شیخیه بعد از سید کاظم رشتی گروهی به وی گرویدند و او را رکن چهارم از ارکان اصول عقاید خویش گرفتند. سید محمد علی باب در کتاب بیان، در شأنش گفته: ان الکریم کان فی الکرمان کریماً. هر چند وی در زمان ناصرالدین شاه و گویا به فرمان او، رساله ای در رد باب نگاشت که به طبع رسیده است.
حدود ششصد اثر قلمی از وی نقل کرده اند که اهم آثار آن به شرح زیر است:
وی در 22 شعبان 1288ق، در 63 سالگی، در حالی که عازم سفر کربلا بود، در بین راه، دار فانی را وداع گفت. جنازه او را در رواق حضرت حسین بن علی(ع)، در پایین پای استادش، سید کاظم رشتی به خاک سپردند.
(ریحانة الادب، ج 3، ص 360).