کرمانشاهی

/kermAnSAhi/

لغت نامه دهخدا

کرمانشاهی. [ ک ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به کرمانشاه. از مردم کرمانشاه. ( فرهنگ فارسی معین ). || ساخته و پرداخته یا حاصل از ناحیه کرمانشاه ، چون : گیوه ٔکرمانشاهی و روغن کرمانشاهی. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

محمد خان
( صفت ) منسوب به کرمانشاه ۱ - از مردم کرمانشاه اهل کرمانشاه . ۲ - ساخته و پرداخت. کرمانشاه : گیو. کرمانشاهی روغن کرمانشاهی .
منسوب به کرمانشاه . از مردم کرمانشاه

فرهنگ عمید

۱. از مردم کرمانشاه.
۲. مربوط به کرمانشاه: لهجهٴ کرمانشاهی.
۳. تهیه شده در کرمانشاه: روغن کرمانشاهی.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کرمانشاهی (ابهام زدایی). کرمانشاهی ممکن است اسم برای اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • آقاعبدالله کرمانشاهی، از علمای مجاهد ایران در قرن سیزدهم هجری• آقامحمدعلی کرمانشاهی، فرزند ارشد وحید بهبهانی و از علمای شیعه در قرن دوازدهم هجری قمری• خطیب کرمانشاهی، واعظ، ادیب، متکلم و فقیه امامی قرن دوازدهم• محمدباقرمیرزا خسروی کرمانشاهی، شاعر و نویسنده سده سیزدهم• محمود بهبهانی کرمانشاهی، از علمای شیعه در قرن سیزدهم هجری قمری• میرزا حسن کرمانشاهی، از علمای شیعه در قرن سیزدهم هجری قمری• سیدمرتضی نجومی کرمانشاهی، از علمای معاصر شیعه
...

دانشنامه آزاد فارسی

کرمانشانی
(یا: کرمانشاهی)، از گویش های کردی در شهر کرمانشاه. در این گویش تأثیر فارسی بیشتر است تا دیگر گویش های کردی. صامت های این گویش همان صامت های فارسی است جز این که به جای v فارسی از w (مثل «و» عربی) استفاده می شود. در کرمانشانی اگر تکیه روی پیشوند قرار گیرد، زمان حال سادۀ فعل معنای التزامی پیدا کند.
50010800

پیشنهاد کاربران

بپرس