کرمانجی

فرهنگ فارسی

دانشنامه آزاد فارسی

کُرمانجی
(یا: کرماجی) گویشی کُردی که در استان تونجلی ترکیه به این نام خوانده می شود. گویشوران آن در مناطق کردنشین ایران و سوریه در همسایگی ترکیه و نیز در خراسان و بلوچستان و منطقۀ عمارلو در ارتفاعات درفک زندگی می کنند. زازاها کردهایی را که به کرمانجی سخن می گویند، کرداس یا کِرداش و زبان آن ها را کِرداسی یا کِرداشکی می نامند. کرمانجی از گویش های شمالی در گروه غربی کُردی است که آثار ادبی زیادی هم به وجود آورده است و شاعرانی چون ملای جزری، فقیه طیران و اسماعیل بایزیدی به این زبان شعر سروده اند. الفبای کرمانجی تا ۱۹۳۰ عربی بود و پس از آن به شکل لاتین درآمد که دارای ۳۲ حرف است و به الفبای ترکی نزدیک است.

پیشنهاد کاربران

ئَژ خُدای کَلِنگ سَربَرزی ئرآ کُلتان ئارزو دیره م
هر بژی لک هر بژی کورد
چورک چورک ممکه خیرک ، ممکان بگر و هفشان که بان لایی پادشه که اسبی لاوی پادشه دا فیتکان
من از کرمانج های بجنورد هستم. سکنه بجنورد از قوم کرمانج و ترک و تات و فارس هستند.
ما کرمانج ها به زبان کرمانجی صحبت میکنیم.
خر =بزرگ
خرمن=خرمان =محل انبوه از هرچیز
جی=جا
کرمانجی =خرمانجی =بزرگ جا =جای بزرگ
کرمانجی زبان بسیاری از جا ها بوده است .
و کرمانشاه =کرمانجا =خرمانجا=بزرگ جا =کرمانشاه دشت بسیاربزرگی است
موی من مقدسه
پا قدمش خیر باشه
زیر سایه پدر ومادر بزرگ بشه زندگیتون پر از شادی برادر
اولین داره ته بومه
همدیگررایافتن هنرنیست
هنراین اینست که همدیگر را گم نکنیم .
آدمهای سادا بی هیچ دلیلی دویت داستنی هستند سادگی شیک ترین ژست دنیاست.
این جمله رو به کرمانجی میخوام لطفا
هر روز تکرار کن : من همیشه بیش از اندازه کافی خواهم داشت. سلامتی، عشق و پول به راحتی وارد زندگی من می شود
امروز
دوست دارم
قربونت برم
در زبان کردی کر به معنی پسر و مانگ به معنی ماه میباشد قبل از اسلام کردهای باکوری یا شمالی بدلیل داشتن چشمانی درشت و زمردین و ابروهای کمانی پر پشت که شبیه حلال ماه بود همدیگه رو کر مانگ یعنی پسر ماه صدا
...
[مشاهده متن کامل]
میکردن بعد حمله اعراب که حرف گ واسشون تلفظ نمی شده این حرفو به ج تبدیل میکنن مثل دیگر کلماتی که عوض کردن مثلا نرگس رو به نرجس . گرگان رو به جرجان. زنگان رو به زنجان تبدیل کردن و اینم بگم که کرمانجی اصیل ترین و جزو قدیمی ترین زبان هایی که در طول تاریخ تغییری نکرده و پرجمعیت ترین زبان از زبان مادریش کردی هست شاید میتونم بگم که در ابتدا فقط کرمانجی بوده بعدها با مهاجرت بعضیاشون به سمت جنوب و تاثیر گرفتن از زبان های دیگر مثل پارسی دری و عربی زبان هایی مانند کردی سورانی . کرمانشاهی . لری و لکی بوجود اومدن ولی اگر همشونو بخوایم یکپارچگی شونو نشون بدیم همه اینا تو یه کلمه کرد خلاصه میشن که در طول تاریخ بحمدالله برادریشون ثابت شده است

لخنوم
اَز کَچِگِ کرمانجم
کرمانجی ژه خزانتی ازانم و اگوم گپ گم
کرمانجان اعلام حضور به گن🤘🏻
البته کرمانج فقط یکی از گویشهای کوردی است و کلهری سورانی هورامی زازاکی و
. . . هم گویشهای کوردی هستند کوردها را لطفا کوچکتر نشان ندهید
خواش دکم مالاواواقعا کرمانجی تومانک مایه بی ترمز.
معنی این جمله رو برام لطفا بگید
لهجه کردهای کردستان ترکیه، کردستان سوریه، کردستان ایران ( استان اذربایجان ) ، شمال کردستان عراق
کسی میتونه به من کورمانجی یاد بده؟
لطفا
لطفا
لطفا
لطفا
انفجار و نور ب کرمانجی چی میشه
هَرچه طَه گوت مِه صَوِر کئِر
پُورا رَشا من گَوِئر کئِر
طه لَه حالِه من جَوِئر کئِر
الله خادِه جان یارکانِه، وهوَراهَنِه شایجانِه بخونِه مَسکئِه میانِه
قوم بزرگ کرد از نژاد قوم ماد
قوم کرد برادر قوم لر
ماد*کرد*
پارس*لر*
بواسطه ی ترویج زبان پارسی در زمان حکومت هخامنشیان و ساسانیان *پهلوی *
امروزه قوم لر ر اصیل ترین قوم ایران می خوانند
...
[مشاهده متن کامل]

لر::کی لهراسب کیانی جد داریوش هخامنشی
حکومت عیلامی و کاسی و هخامنشیان و ساسانیان
را لرها تشکیل داده اند
بعضی از ایلات قوم کرد و قوم لر مشترک هستند
مانند
کرد زنگنه ::لر زنگنه
لر کلهر::کرد کلهر
کرد ملکشاهی ::لر ملکشاهی
شوهان لر کرمانج ::کرمانج کرد
کر منجزی لر بختیاری ::کرد کرمانج
اورامی کرد::اوروند - اورامه منجزی لر بختیاری
شادلو کرد::شالو لر بختیاری
شبانکاره لر::شبانکاره کرد
گورانی لر حسنکی :::گورانی کرد
شهرکی کرد::شهرکی لر ممسنی
سنجابی کرد::سنجابی لر
سرابندی کرد::سرابندی لر
شقاقی لر بختیاری ::شکاکی کرد
بجنوی لر بختیاری ::بجنوردی کرد
کرد شول::لر شول
کرد فیلی::لر فیلی
قوم کرد با قوم لر برادر هستند
کتاب شرفنامه بدلیسی کرد
ایل حسنکی ایل بختیاروند قوم لر
طوایف ( شوهان. شقاقی. آسترکی. کوشکی. مهرانی. جلکی . بجنوی. . . . . . )
ایل حسنکی لر بختیاری قدمتی بیش از هزار سال دارد
شهر جلکان محل سکونت تیره های از ایل لر بختیاروند در خوزستان *jalekan*
ایل جلکی بختیاروند لر *jaLeki *
ایل زلکی از ایل جلکی لر بختیاروند جدا شده
ZaLeki
طایفه بیرانوند زلکی لر بختیاری
طایفه حسنوند زلکی لر بختیاری
لک*lek*در زبان لری به معنی شاخه *تیره *
طایفه لک لر در زمان نادرشاه افشار از ایل زلکی لر بختیاری جدا شده
قسمتی از آن در کرمانشاه است و به زبان کردی گورانی سخن می گویند آنها خود را قوم می خوانند
من به عنوان یک کرد زعفرانلو می گویم کجای تاریخ
نام قوم شما آمده
شما به واسطه ی چند کتیبه و چند تپه ی باستانی خود را قوم می خوانید و قوم کرد و قوم لر را زیر مجموعه ی خود می دانید!!!!؟؟؟
کتاب شرفنامه بدلیسی :::
حاکمان حسنکی ایل لر بختیاروند معروف به ملکان
****
سلیمان خان نام یکی از بزرگان ایل حسنکی ایل لر بختیاروند بود او موسس شهر مسجدسلیمان بود
دژملکان محل حکومت حکام منجزی و حکام علاءالدین وند لر بختیاری در بخش سوسن شهر اندیکا شهرستان مسجدسلیمان
شهر تاریخی مسجدسلیمان محل سکونت طوایف ایل لر بختیاری
این شهر محل تولد کوروش کبیر هخامنشی است
کوروش در شهر انشان سوسنکا تولد یافت او پس از متحد کرد قوم پارس و ماد نام این شهر را پارسوماش گذاشت
انشان سوسنکا :::انشان سوسن اندیکا
در زمان ساسانی نام آن به استخر تغییر نام داد
خرابه های شهر استخر و انشان هنوز وجود دارد
اردشیر ساسانی بعد از پیروزی در برابر رومی ها
به افتخار هفت ملکه خود هفت ستون ساختند که در زبان لری بختیاری به هفتکل مسجدسلیمان
معروف است
کل::ستون سنگی
ما کرمانج ها با اینکه از منطقه کردستان کوچ کردیم همیشه خود را کرد می خوانیم و در بعضی مواقع خود را قوم کرمانج کرد می خوانیم

قوم درست کردنی نیست؟ از اصل خود فرار نکنید.
به فرزندان خود یاد بدهیم که قوم کرد و قوم لر اصیل ترین اقوام ایران زمین هستند
قوم ریشه در تاریخ یک مملکت دارد
قوم کرد با قوم لر برادر هستند وبیش از 10000سال تمدن دارند.

تلفظ کرمانج یا کورمانج تلفظ فارسی یا تورکیست دراصل به زبان خودمون گِرمانجیه بزرگان منطقمون همین تلفظ دارن چون بزرگترین طایفه کُرد هستن که در ترکیه ایران ارمنستان ترکمنستان سوریه روسیه وکشورهای اروپایی کشورهای دیگر هستن
هیچ کس از طایفه عاشق کرمانج چیزی نمی داندوحتی گویش آنها که به مرور زمان ازبین رفته
زبان لکی اشتراکات و شباهت های زیادی با زبان هورامی و کوردی دارد من یک لک الشتری هستم و به راحتی زبان کوردهای سنندجی رو متوجه میشم زبان مردم کرمانشاه که جدا از لکی نمیدانم و این زبانها همه یک ریشه ی واحد دارند

کرمانج . نام یکی از زبان های ملت کورد است . کوردی یک زبان نیست . کورد ها یک ملت بزرگ با چند زبان هستند . حتی قواعد زبان هر یک با هم متفاوت است. اولین رادیو که به این زبان پخش شد رادیو ایروان ( روان ) است که از لینک زیر می توانید آنلاین گوش کنید .
http://cmp - co. ir/radio
طایفه شادلو ایل لر کرمانج
طایفه زعفران لو ایل لر کرمانج
کرمانج ::کر منج،
کر::پسر
منج::منجز، معجزه

زبان کردی یکی از زبان های باستان است که از همان اوایل کرمانج ها قوم بزرگ بودند و هنوز هم بیشترین درصد کرد زبانان را کرمانج ها تشکیل میدهند کردها بیشتر در کردستان عراق ، ایران، سوریه و ترکیه هستند من نیز یک کرد ایرانم که به کرد بودنم و کرمانجی بودنم افتخار می کنم.
کورمانج ها از شمال سوریه . ترکیه. وشمال غرب ایران شهر های خلخال و روستا های گیلان و مازندران و اطراف دماوند و ورامین و در نهایت بیشترین جمعیتمان در شمال خراسان میباشد کسی که کورمانج باشه باید معنیش هم
...
[مشاهده متن کامل]
بلد باشه. . . کور. به معنی پسر میباشد مانج بر گرفته از نام یکی ازشاهان ماد میباشد. پسر ماد. . . قوم ماد کرد زبان بودن. .

سلام کسی میتونه دوتا جمله رو برام ترجمه کنه؟
.
.
مه ترسه … عاشقبه عاشق بوون ترسی ناوی ئه و په ره که ی شیت ده بیت شیتیش بو خوی دنیایه که!
.
زه وی جارجار له ناخه وه ده له رزیت و سه روقژی ده شیوینی تی ناگه م بو؟ بلیی زه ویش دلداریکی وه ک توی نه بی؟
ایل شوهان ایل حسنکی ایل لر کرمانج ایل بزرگ بختیاروند *بهداروند *
اقا چرا کسی منی کرمانج رو نمیدونه
کر=کوتاه و مانج=دامن یا لباس ینی قومی که دامن یا لباس کوتاه میپوشن پسر ماد و کورماد چیه باز😒😒 مال آوا خزانه کرمانج😍
زنده بومه کورمانج اصیل بوینه خا ژه دست نین خانگو برانگه کورمانج
زمان کرمانجی له ناو زمان دونیه جز ده زمان برتره
آساک::نام شهر مسجدسلیمان در زمان سلسله عیلامی
انشان سوسنکا ::نام مسجدسلیمان در
زمان سلسله هخامنشیان
کوروش کبیر بعد از متحد کرد قوم ماد و
پارس نام شهر انشان را
پارسوماش گذاشتند
استخر نام شهر مسجدسلیمان در زمان سلسله ساسانیان
...
[مشاهده متن کامل]

جهانگیری ::نام شهر مسجدسلیمان در زمان ایلخانی پیلتن خان ( جهانگیر خان ) پسر شیخ میر حسین خان بختیاروند ایلخان پسر سردار رستم خان بختیاروند پلنگ
سردار رستم خان بختیاروند پلنگ فرمانده ایل بزرگ لر بختیاروند در جنگ چالدران
شهید شد
ایل کر منجزی بختیاروند ( کر منجی ) لر
::::
هیدالو::نام شهر شوشتر در زمان عیلامی
محل سکونت ایل لر بختیاروند
منطقه سوسنکا ( سوسن اندیکا ) در بخش
چلو شهر اندیکا شهرستان مسجدسلیمان
شهر چلو شهرستان اردل بختیاری
روستای منج اندیکا در چلو
شهر منج لردگان بختیاری
****
طایفه اسفراین ایل چهارلنگ لر بختیاری
منطقه چلو شهر شیروان خراسان
شهر قوچان ( آساک )
روستای بونلو ( بوانلو. باوانلو )
بون::سیاه چادر
****
بهون ( بوهون ) ::نام سیاه چادر ایل لر بختیاری
لباس چوقا ( چوخا ) لباس مردان ایل لر بختیاری
لباس چوخه ( چوقه ) ایل کرمانج

کرمانجی از زیر شاخ های کردی میباشد که زبان اصلی و کم تغییر در زبان زیبای کردی میباشد
کرمانج ها در کشور های نظیر ترکیه ، رمانی ، عراقی ودر ایران که در استان های مشهد ، ارومیه ، بجنورد، بیرجندوخلخال اردبیل که از اصلی ترین کردهای کرمانج زبان در ایران میباشند
طایفه جاوید ایل لر ممسنی
طایفه سرابندی ایل لر ممسنی
گروهی از ایل لر ممسنی به سربند اراک تبعید و از آنجا به شمال و شرق کشور کوچ داده شدند
کرمانج درنواحی شهرستان دماوند روستاهای سرخده. جابان. سربندان. صحبت میکنندگفته انددرزمان رضاخان پهلوی به این نواحی اطراف دماوندمهاجرت داده اند
ایل فراموش شده حسنکیفا از ایل بزرگ لر بختیاروند *حسنکی. استکی. اسنکی*
13 طایفه ایل حسنکیفا شامل:::
شوهان
کردلی بزرگ
کردلی کوچک
آسترکی
جلکی
محلبی
رشان
شقاقی *شاقی*
خندقی
...
[مشاهده متن کامل]

کشکی*کی اشکی*
بجنوی *بجنوردی *
مهرانی
. .
. .
**
طایفه کشکی بختیاروند
طایفه شاکی بختیاروند *شاقی *
طایفه استکی بختیاری
طایفه آسترکی بختیاری
شهر جلکان بختیاروند
****
تیره های امروزی ایل حسنکی*حسنکیفا *
بختیاروند
کلار
جافر*زافر. زفر*
کاید
کلوری
حیدری
گوران *کی وران. گهوران *
****
شهر کلاردشت مازندران
منطقه حسن کیف مازندران
شهر حسن کیف ترکیه
طایفه گوران
طایفه زفرانلو
منطقه کلار بختیاری
شجرنامه ایل حسنکیفا بختیاروند
تا لون
کی فا
حسن
:::
ایل دینارونی لر بختیاری معروف به چهار کر دالو ( چهار پسر از یک مادر )
طوایف دینارونی کردالو
سعید
اورک
گورویی
شالو*شاه دالو؛شادلو*
کردالو::کردلی
طایفه دیناروند لر
***
طایفه سعید لرزنی بختیاروند

برای حفظ اصالت کرمانج تلاش بیشتری بکنم بعنوان یه کرمانج . زنده باد کرمانج.
ایل لر بختیاروند کران منجزی *کر منجزی. کرمانجی *
خود را از نسل خورشید می داند
نوادگان جمشید کیانی.
لهراسب کیانی*لر*
در زبان لری بختیاری کران منجزی بهداروند معنی پسران معجزه گر
( ( ( لر از نسل دو برادر به نام بختیار *بخت. بدر*و منصور است ) ) ) ) )
...
[مشاهده متن کامل]

ایل بختیاروند
خاطر جنگ شاه اسماعیل صفوی با
عثمانی را زنده نگه داشته
در جنگ چالدران رستم خان پلنگ فرمانده جنگجویان لر بختیاروند
به کمک شاه اسماعیل صفوی شتافت و در راه وطن شهید شد
رستم خان کلاه چرمینه *
رستم خان پلنگ *پدر امیر شاه حسین خان بختیاروند پدر جهانگیر خان بختیاروند*پیلتن. طهماسب قلی*
و نیای طایفه
خلیلی بیگیوند *منجزی پلنگ *
&&&&&&&
شجرنامه ایل لر بختیاروند کرمنجزی
*کرمنجی *
خورشید خان
محمد
به کر
سپهسالار بختیار*بذر. بخت*
1 - شیخ محمد عالی خان بختیاروند
*شمخال*
2 - ملکشاه بختیاروند
3 - محمد خورشید خان بختیاروند
4 - ابوالحسن خان بختیاروند
5 - سهراب خان بختیاروند
6 - رستم خان پلنگ بختیاروند
7 - امیر شاه حسین خان بختیاروند
ایلخان
8 - جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
*طهماسب قلی. پیلتن. فیلتن *
جد ایلات لر بختیاروندکر منجزی
*کرمنجی *
9 - خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
جد ایل خلیلی بیگیوند پلنگ

10 - شاهمنصور خان آتش بیگی بختیاروند ایلخان
جد طایفه بزرگ آشتیانی وند خلیلی
*شامیر. شامصیر. شه میر *
11 - رستم خان آقاسی بختیاروند ایلخان
فرمانده جنگجویان لر پیاده صفوی
12 - تاج الدین امیر قنبر خان بختیاروند
13 - عالی ویسی خان بختیاروند
14 - عالی مهمد خان بختیاروند
15 - حیات الله خان بختیاروند
16 - چهل امیر خان بختیاروند
17 - آشتیان دوم
پدر
آقاسی خان. . داوود خان. رفیع خان.
**
طایفه صفی خانی لر در قشقایی
این طایفه از ایل منجزی بود که به
دشت ارژن فارس کوچ داده شد
تیره زیلایی پلنگ در طایفه صفی خانی با نام فامیلی رستمی ***
در زمان سلسله صفوی بعضی از
ایلات لر بختیاروند در بین مرز ایران و عثمانی زندگی می کردند
در جریان جنگ ایران و عثمانی و شکست شاه طهماسب صفوی و پناه آوردن او به کوههای لرستان جنگجویان لر
ایل بختیاروند به فرماندهی جهانگیرخان بختیاروند به کمک شاه طهماسب صفوی
رفتند و سپاه عثمانی را شکست دادند
شاه صفوی نیروهای لر بختیاروند را پسران معجزه گر نامیده
کران منجی *کران منجزی. کران معجزه گر *
ایلات لر بختیاروند کرمنجزی
1 - ایل لر منجزی بختیاروند کر منجی
2 - ایل کرمانج
3 - ایلات کرمانجاهی *کرمانشاهی *
کر زنگنه. کران لر*کلهر*. کریایی*کلیایی*.
کرانی*کورانی. گورانی*
4 - ایل منجایی *بالاگریوه *
طایفه منجری پاپی
5 - ایل الک بختیاروند کرمنجی
ایل لک*الک *
بیرانوند *بدرانوند. بهداروند. بختیاروند *
باجول وند*باجلان. بجن. بیژن *
طایفه ملکشاه لک
طایفه سی وند*سیکه وند. حسیکه
. حسین وند*
ایل حسنکی بختیاروند
تیره جافر*زفران*حسنکی بختیاروند
تیره کلار حسنکی بختیاروند
تیره کیوران*گوران*حسنکی بختیاروند
طایفه شاکی *شقاقی *بختیاروند
طایفه شالو*شادلو*بهداروند
طایفه سعید بهداروند
طایفه زنگنه بهداروند
طایفه سیاه منصور خلیلی
طایفه چنگایی *چگنی*عالی جمالی بختیاروند
طایفه کران بهداروند
طایفه ملکشاه وند لملمی منجزی
طایفه شیخ محمد عالی لملمی منجزی
طایفه کالی*کاله*بهداروند
****
ایل کرمانج*کر منجزی * ::پسر معجزه گر
ایل منجزی *مانجزی*:::
معجزه گر
روستای مانج*منج*در بخش چلو در اندیکا محل سکونت ایل منجزی
بخش منج در لردگان
بعد از فتح هند حاتم خان منجزی حاکم کشمیر شد و 2000خانوار از ایل کران منجان*کران منجزی *در میان خیل کشمیر. دربند. مرغاب ساکن شدند
و دو
منطقه کران و منجان را در کشمیر
به اسم خود نامگذاری کردند
زبان این طایفه منجی برغانی است
***
منجی برغانی :::منجزی برگانی
منطقه بیرگان *برگان*در کوهرنگ محل سکونت ایل منجزی ***
نام ایلات لر بختیاروند
1 - کران کرمانجاهی *کرمانشاهی *
کر زنگنه
کریایی *کلیایی *
کرلر*کی لر. کلهر*
کرانی*کورانی. گورانی*
**طایفه کران بختیاروند در فارسان *
طایفه کران بختیاری در سیرجان
طایفه اورامی در کرمانشاه
**تیره اورامه در طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ **
طایفه بویر منجی *بیر منجزی *در بخش
منج لردگان
طایفه خلیلی طهماسبی منجی در لردگان
طایفه جلیلی طهماسبی بهداروند
طایفه کر کران منجی در لردگان
طایفه شهسواری منجی در لردگان
2 - کران منجای*بالاگریوه *
طایفه منجری پاپی
3 - کران منجزی ::پسران معجزه گر
طایفه خلیلی منجی در لردگان
طایفه منجینی *منجزی *در باغملک
4 - کران مانجی*کرمانج *::پسران معجزه گر
طایفه کران بختیاروند در فارسان
طایفه کرانلو.
طایفه کرنلی
طایفه کورانی
طایفه کورانی*گورانی*
طایفه کورونی *گوروئی*بختیاری
طایفه بختیارونددر ایل زنگنه
کرمانشاه
طایفه کر زنگنه در ایل کیانرسی بختیاری
طایفه کرشولی در فارس زبان لری بختیاری
**&&&&&&&******
کرمانشاه ::کرمانش. کرمانج. کرمانجاه
نام قدیم باختران *بختیاران *
( ( ( نام کشور سوریه از قوم آشور
گرفته شده
آشوریه ::آسوریه. سوریه
. . . .
نام ایل سورانی::آسورانی. آشورانی
قوم آشور قومی جدا از قوم آریایی
بود که در شمال عراق و سوریه زندگی می کرد
در زمان ساسانیان نام این منطقه
آسورستان*آشورستان*بود
شهر کردو در عراق محل سکونت اولیه ایل سورانی
معنی کلمه کرد ::رمه گردان
***
در زمان هخامنشیان آشور فتح شد و
طوایف آریایی در عراق و سوریه و ترکیه در بین اقوام آشور ساکن شدند
******
داریوش هخامنشی پسر گشتاسب
*ویشتاسب *پسر لهراسب پسر
اروندشاه *آرشام*
نام داریوش در کتیبه ها
بهی دار. دارابهی. داریو هوش
بهی دار::بهدار. بخدار. بختار. بختیار
بهداروند ::بختیاروند
معنی در زبان لری بختیاری
دار::درخت. نژاد
بهی::بهترین. خوش ترین
هوش ::خانه. خوش
دارهوش::درهوش. خانه
******&
در گذشته به تمام مردم پارس
لهراسبی می گفتند
لهراسب نیای داریوش هخامنشی
ایل تالش از نسل گشتاسب پسر لهراسب کیانی
لاراسبی::لاری. لارستانی. لرستان. لاریجان. لامرد . لار. لارک. لا ران.
الران*آلان* - الوار - آلار -
طایفه کوسه لر لک در ایل شاهسون بغدادی
الران*اران*::نام منطقه قفقاز و آذربایجان
نام قوم لر::آلوار. الوار
جهانگیر خان بختیاروند رئیس ایل بختیاروند به ایلخانی لر بزرگ منصوب شد و به خاطر
شجاعت ایل بختیاروند نام
قوم لر بزرگ را بختیاری گذاشتند
بختیاری ( چهارلنگ. هفت لنگ.
کرمانج. منجزی. بویر احمد. کهگیلویه. ممسنی
. شبانکاره. کور شولی. سیوند
. لیراوی . کهمره. شول. اوشار**
ایل بزرگ کیانرسی*گندلزی اوشار*بختیاری
ایل افشار یکی از ایلات لر شولی بختیاری بود و به همدان و ارومیه
کوچ داده شد
جمعیت این ایل کیانرسی از قوم افشار ترک بیشتر است طوایف افشار در کرمان
از شلوار دبیت بختیاری استفاده می کنند
جهانگیر خان بختیاروند اولین رئیس ایل کرمانج و منجزی
بود
بعد از جهانگیر خان بختیاروند
خلیل خان ایل بیگی
ایلخان بختیاری ها شد
خلیل خان بختیاروند جدید
طایفه خلیلی بیگیوند زیلایی
*حلیلی. حالیلی. آلیلی. حلیلوند
. خلیلوند. هلیلی. عالی ایلی*
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ معروف به هفت کر بیگی
بزرگان تاریخ ساز طایفه خلیلی بیگیوند
پلنگ از ایل منجزی بهداروند *بهادروند*
رستم کلاه چرمینه *رستم خان بختیاروند پلنگ *
امیر شاه حسین خان بختیاروند ایلخان
پیلتن خان بختیاروند ایلخان *جهانگیر خان . طهماسب قلی *
عالیجاه شه میر خان بختیاروند
*شاه منصور خان. شامصیر*
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
رستم خان آقاسی بختیاروند
فرمانده جنگجویان لر پیاده صفوی *آلوار کران. الوار کارون. *
علی صالح خان بختیاروند فرمانده نیروهای بختیاری در فتح قندهار و هندوستان
آدینه خان مستوفی بختیاروند مشاور نادرشاه
ابوالفتح خان بختیاروند متحد کریم خان زند لر
****&&&&
ایل سالک بختیاروند
طوایف
سرلک*سلک*
سالکین*سلچین. سلحشور*
سله چیوایی
سالک لر*سالور. *
ایل الک بختیاروند ::
ایلات الک
ایل لک*ا - - لک. ایل لک*
ایل دورکی::دولک. دو الک
طایفه اورک::اولک. الک
طایفه الکی بختیاروند
تیره ی گو زه الکی اورک
تیره سر اولکی اورک
****
دولت آشوریان *آسوریان. آسوران. سوران*در شمال عراق واقع بود و
از نژاد آریایی نبود
***
طوایف ایل منجزی
طایفه ابوالحسنی
طایفه روا جهانگیری
. طایفه تش مال احمدی
طایفه لو خیر ده
. طایفه ملکشاه وند*میشه . مله شه *
لملمی
طایفه شیخ محمد خالی *شیخ عالی. شمخال*لملمی
طایفه سهراب بختیاروند
طایفه چهار بنیچه*بیچه چار*از نسل
تقی خان چهاربنیچه خلیلی
طایفه شاکی*شاقی. شکاکی*بختیاروند
طایفه حسنکی بختیاروند
طایفه کران بختیاروند
طایفه خلیلی طهماسبی. جلیلی طهماسبی. میلاسی*میر آقاسی *
. بویر منجی بختیاروند
در بخش منج لردگان
*******
شجرنامه طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ معروف به هفت کر بیگی
1 - شاه منصور خان آتش بیگی بختیاروند ایلخان
2 - مهدی خان
3 - تاج الدین خان
4 - اردشیر خان
5 - احمد خان بختیاروند
6 - بلی خان*بالی*
7 - خیرالدین خان *سیاه منصور. خدر*
هفت تیره هم نام پسران خلیل
تیره های فرعی
چهاربنیچه - هارونی - رستمی - شمس خلیلی - زیلایی - تاجمیری - آدینه وند - امیدوند*سلیمانی* - صالح وند - صالح حاجی . اسفندیاری . اسماعیل وند. ویسی. محمید وند. .
****
طایفه مال احمدی منجزی معروف به نه کر تشمال جدا شده از تیره بزرگ آشتیانی وند خلیلی *احمدوند آشتیانی *
1 - کلاوند
2 - دوستی *دوسنی *
3 - مصطفی وند
4 - جلال وند
5 - بهرام وند
6 - خواجه وند
7 - علی اکبروند
8 - حسام الدینی
9 - سوند*حسین وند*
( تیره حاتم وند - علمداری - ویسی )
تشمال احمد خان بختیاروند ایلخان پسر قاسم خان بختیاروند ایلخان پسر شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
تشمال ::رئیس ایل
****
طایفه مال احمدی گرد گرد
طایفه مال احمدی فارس در ایل قشقایی
*احمدوند شیرازی *
*****
شجرنامه تیره بزرگ آشتیانی وند خلیلی
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
امیر رستم خان آقاسی
تاج الدین امیر قنبر
عالی ویسی
عالی مهمد
حیات الله
. .
. .

کرمانجی یا کورمانجی، نام یکی از سه شاخه اصلی زبان کردی است. ( کرمانجی، شاخه شمالی زبان کردی می باشد ) شاخه های دیگر کردی عبارتند از کردی مرکزی ( سورانی ) و کردی جنوبی ( کرمانشاهی ) .
کرمانجی در شرق، مرکز و جنوب ترکیه در شهرهایی مانند دیاربکر ( به کردی: آمد ) ، وان، ماردین، باتمان و. . . بدان تکلم می شود. و در قدیم در شهرهای قونیه و چند شهر دیگر نیز بدان صحبت می شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

در ایران در شمال غربی در شهرهای ارومیه، خوی، سلماس، ماکو و. . . در شمال خراسان، قوچان، بجنورد و. . . در کشور ارمنستان در شهر "اله گز" و در شمال سوریه در شهر قامیشلو و. . . همچنین در میان کردهای کشور اردن و اقلیت مهاجر در مسکو روسیه و شهر تفلیس گرجستان بدان صحبت می شود. کردی کرمانجی در میان شاخه های کردی بیشترین گویشور را دارد.

کُرمانج�نام گروه بزرگی از�کردها�است که به گویش کرمانجی�سخن می گویند. کرمانج ها در�کردستان ترکیه�در خاور و جنوب خاوری ترکیه، در ایران در�آذربایجان غربی�و شمال�خراسان، �ایل ملکشاهی�در�استان ایلام�ساکن هستند.
...
[مشاهده متن کامل]
[[خیلی از کردها از کلمه کرمانج به جای کرد استفاده می کنند و زبان کردی را کرمانجی هم می نامند چون بر این باورند که ریشه کلمه کرمانج از کلمه کورماد ( کور به معنی پسر ماد ) یعنی پسر ماد یا فرزند ماد می باشد که با گذشت زمان به کرمانج و درنهایت کرد ( کورد ) تغییر کرده

کرمانجی ( به کردی: Kurmancî ) که به آن کرمانجی شمالی هم گفته می شود یکی از گویش های اصلی کردی است. برخی منابع از گویش سورانی با نام «کرمانجی جنوبی» یاد می کنند.
کرمانجی سرشتی قدیمی تر و اصلی تر را نسبت به دیگر گویش های کردی حفظ کرده چرا که دیگر گویش های کردی به خاطر نفوذ دراز مدت فارسی و گورانی و شاید جذب یک زیرلایه مشخص ایرانی، دستخوش دگرگونی های چشمگیر شده اند. [۱]
...
[مشاهده متن کامل]

فهم زبان گویشوران کرمانجی و سورانی برای یک دیگر در ابتدا کمی مشکل است اما پس از مدتی قادر به برقراری ارتباط با هم خواهند بود . [۲]
محتویات [نمایش]
گستره [ویرایش]
کرمانجی در سرتاسر کردستان ترکیه و کردستان سوریه، بخشی از کردستان عراق، استان آذربایجان غربی در شهرستان های ارومیه، خوی، ماکو، چالدران تکلم می شود. همچنین در شمال شرق ایران و در استان های خراسان شمالی و خراسان رضوی گویش غالب در شهرستان های بجنورد، اسفراین، قوچان، شیروان، کلات نادری و "مانه و سملقان"، کرمانجی است. [۳] کرمانجی در شهرستان های درگز، چناران و فاروج با در اختیار داشتن درصدی بالا، زبان دوم است. [۴] با توجه به مهاجرت های گستره از سایر شهرهای کرد زبان شمال خراسان به مشهد شمار کرمانج های ساکن در مشهد قابل توجه است [۵]. در روستاهایی در شهرستان رودبار استان گیلان به ویژه در بخش عمارلو که شامل دو بخش میباشد که عمده ساکنان بخش خورگام که شامل روستاهای بره سر چها محل جلالده وبیش از یکصد پارچه ابادی و روستا به زبان کرماجی صحبت میکنندپیرکوه و کرماک و دوسالدیه عمارلو و برخی روستاهای سیاهکل و نیز در قسمت های کردنشین ارمنستان و ترکمنستان و استان های کلباژار و زنگلان در جمهوری آذربایجان به کردی کرمانجی تکلم می شود. بیشتر کردهای ساکن اروپا به زبان کرمانجی تکلم می کنند. کرمانجی با آنکه از لهجه های مختلفی تشکیل شده است ولی لهجه مرجع و کتابی ( معیار ) آن به لهجه جزیری در کردستان ترکیه شبیه است که از زمان های دور شاعران و نویسندگانی مانند احمد خانی، ملای جزیری، فقی تیران، ماموستا جیگر خوین و علی حریری آثار ارزشمندی را خلق کرده اند.
شرانی، شاقی {شکاکی}، موصولانلو، زاخورانی و صربیانی و شاهیندژ و بعضی از روستاهای شهرستان هشترود و ماه نشان در آذربایجان شرقی به این گویش سخن می گویند. این فقط گوشه ای از مناطقی بود که در آن کرمانجی مرسوم است ** در مناطق دیگری مثل منطقه اوریاد درحوالی میانه و در روستاهای هشترود و شهرستان پری در آذربایجان شرقی نیز تا چند سال پیش مردم آنجا پوشش کرمانجی داشتند و به این گویش سخن می گفتند که به تدریج و به علل خاص زبان خود را کنار گذاشته وروستای علی زینل ترکی صحبت کردند گرچه هنوز زبان کرمانجی در پیرمردان و پیرزنان آن نواحی استفاده می شود. * در خراسان بزرگ نیز کرمانجی در مناطق شمالی آن، شمال خطی که مشهد را به بجنورد اتصال می‏‏دهد و به مرز ترکمنستان محدود می شود، تکلم می شود. ساکنین برخی روستاهای ترکمنستان که هم مرز با ایران هستند مانند روستای فیروزه نیز به این زبان تکلم می کنند.
در اطراف شهرستان خلخال واقع در استان اردبیل نیز روستاهایی به زبان کرمانجی تکلم می کنند که از شمال به جنوب عبارتند از: میل آغاردان، بلوکانلو، مصطفی لو، پیر انلو، چملوگبین، اوجغاز، مورستان، کلستان علیا، حاجی آباد، کلستان سفلی، لنبر، نواشنق، آقبلاغ کرد، غفور آباد، کالار، چلنبر، داودخانی، خداقلی قشلاق و دلیلر وروستایی جعفرآباد که در جنوب شهرستان خلخال ودر حد فاصل استان اردبیل ، زنجان قراردارد به زبان کرمانجی اصیل که کمتر مورد تحریف قرار گرفته صحبت می کنند . [۶]
بیش از دو سوم از کردزبانان جهان به گویش کرمانجی تکلم می کنند.
الفبا و نوشتار [ویرایش]
نوشتار اصلی: زبان کردی
برای نوشتن کرمانجی در ترکیه و سوریه از حروف لاتین، در کردستان عراق و ایران از خط عربی و در قسمت کردنشین ارمنستان از خط سیریلیک استفاده می شود. در استان های خراسان رضوی، خراسان شمالی و آذربایجان غربی به عنوان مهمترین استان های کرمانج نشین در ایران، کاربرد حروف لاتین در حال گسترش است.
الفبای کردی از ۳۱ حرف تشکیل می شود:
A B C Ç D E Ê F G H I Î J K L M N O P Q R S Ş T U Û V W X Y Z
زبان کردی دارای ۸ مصوت است:
کردی a e ê i î o u û
فارسی آ ( مثل آرام ) أ ( مثل اندک ) إ مثل ( امروز ) ای کوتاه ( در فارسی معادل ندارد ) ای ( مثل ایلام ) أ ( مثل أردک ) او کوتاه ( در فارسی معادل ندارد ) او ( مثل دوست )
و نیز دارای ۲۳ صامت است:
کردی b c ç d f g h j k l m n p q r s ş t v w x y z
فارسی ب ج چ د ف گ ه ژ ک ل م ن پ ق ر س ش ت و ( مثل ویژگی ) و ( مثلwindow ) خ ی ( مثل یاور ) ز
ادبیات [ویرایش]
نویسندگان مناطق کرمانجی زبان در طول تاریخ آثار خود را به زبان های فارسی و عربی و ترکی می نوشتند. برای نمونه ادریس بدلیسی‏ از مقام های دولت عثمانی و با اصلیت کرد، در سال ۱۵۰۱ میلادی، هشت بهشت را به فارسی‏ نوشت که این کتاب نخستین اثر تاریخی در مورد هشت پادشاه عثمانی است. شاهزاده شرف خان‏ فرمان‏روای امیرنشین کرد بتلیس در اواخر سده شانزدهم اثر تاریخی خود را درباره کردها به فارسی‏ نوشته است.
نخستین شاعر شناخته شده کردی کرمانجی «علی حریری» است که در سال ۱۴۲۵ در حکاری متولد شده‏ و حدود سال ۱۴۹۵ از دنیا رفته است. مضمون‏ های مورد علاقه وی عشق به زادگاه، زیبایی های طبیعتش و زیبایی دختران سرزمینش بودند.
شناخته شده ترین شاعر کرمانجی در اواخر سده شانزدهم و اوایل سده هفدهم، شیخ احمد نشانی ملقب به ملای‏ جزیری است. او اهل جزیره ابن عمر ( جزیره بوتان ) بود و مانند بسیاری از ادیبان آن زمان شناخت خوبی از عربی، فارسی و ترکی داشت. ذهن او همچنین از فرهنگ ادبی فارسی و عربی انباشته بود. اثر او بیش از ۲۰۰۰ بیت دارد. در این عصر است که احمد خانی شاعر متولد می‏ شود. وی که اصالتا بایزیدی است، به بیانی نخستین شاعر بزر . . .

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٤)

بپرس