کرم عهدی

لغت نامه دهخدا

کرم عهدی. [ ک َ رَ ع َ ] ( حامص مرکب ) خوش خدمتی. ( فرهنگ فارسی معین ) : به هندوستان خواجه را خدمتها کرده بود و کرم عهدی نموده در محنتش و چون خلاص یافت با وی تا بلخ بیامد. ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 157 ). اما صحیح کلمه گرم عهدی است . رجوع به گرم عهدی شود.

فرهنگ فارسی

خوش خدمتی : [ ... بهندوستان خواجه را خدمتها کرده بود و کرم عهدی نموده در محنتش و چون خلاص یافت باوی تا بلخ بیامد ... ] ( بیهقی ) توضیح : این کلمه در بیهقی مصحح دکتر فیاض و بیهقی چاپ ادیب ص ۱۵۳ با کاف تازی آمده ولی در لغت نامه ( طبق حدس مرحوم دهخدا ) با کاف پارسی ( گرم عهدی ) ضبط شده و همین صحیح می نماید .

پیشنهاد کاربران

بپرس