کرم دانه
لغت نامه دهخدا
کرم دانه. [ ک ِ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) تخم نوعی از مازریون است که آن را به فارسی هفت برگ خوانند و موردانه نیز گویند و معرب آن جرم دانق است. ( برهان ) ( آنندراج ). موردانه. دانه مورد. ( ناظم الاطباء ). این کلمه محرف گرم دانه و معرب آن جردمانق یا جرم دانق است درختچه ای است ازتیره مازریون جزو رده دولپه ایهای بی گلبرگ که ارتفاعش میان یک تا دو متر است و در اراضی خشک مناطق بحرالرومی بطور خودرو می روید. این درختچه ریشه ای دراز وضخیم و ساقه ای راست و شاخه های بزرگ دارد و بر روی آنها اثر برگهایی که تدریجاً افتاده مشهود است. برگهایش ضخیم و باریک و نوک تیز و کاملاً بی کرک و گلهایش کوچک و معطر و مایل به سفید یا قرمز و مجتمع بصورت خوشه انتهایی است میوه اش سته و دانه درون آن نسبتاً کروی و دارای مغز سفیدرنگ و روغن دار است. قسمت مورد استفاده این گیاه پوست ساقه آن است که بصورت نوارهایی بطول 60 تا 80 سانتی متر در بازرگانی عرضه می شود. سطح خارجی این قطعات برنگ خاکستری قهوه ای با بوی نامطبوع و تهوع آور و تحریک کننده مخاط با طعم بسیار تند است. پوست این گیاه یک ماده ملون زردرنگ و یک ماده ٔچرب سبزرنگ و یک رزین به نام مزرئین دارد. مزرئین تند و سوزاننده و تاول آور و معطس و سبزرنگ است. گونه ای از این درخت در ایران اطراف ارومیه و فارس می روید و بنام خشک معروف است. مثنان. زاز. درخت کرم دانه. مازریونیه. هفت برگ. موردانه. گرم دانه. کردمانه. ازار. ( از فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید