کرغ. [ ک ُ ] ( اِ ) به معنی کراغ است وآن گیاهی است که کمان گران بر بازوی فرودآمده و استخوان از جای بدررفته بندند. ( آنندراج ) ( برهان ). کراغ. ( جهانگیری ) ( از ناظم الاطباء ). رجوع به کراغ شود.
فرهنگ فارسی
بمعنی کراغ است و آن گیاهی است که کمان گران بر بازوی فرود آمده و استخوان از جای بدر رفته بندند. کراغ