دیکشنری
مترجم
بپرس
کرسی نشینی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
کرسی نشینی. [ ک ُ ن ِ ] ( حامص مرکب ) عمل کرسی نشین. مرزنشینی. رجوع به کرسی نشین شود.
فرهنگ فارسی
عمل کرسی نشین . مرز نشینی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها