کرسوع

لغت نامه دهخدا

کرسوع. [ ک ُ ] ( ع اِ ) استخوان برآمده پیوند سردست از سوی خنصر. || استخوانک خردگاه نزدیک بند دست ستور و گوسپند و مانند آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). ج ، کَراسِع. ( مهذب الاسماء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس