[ویکی نور] «جورج ناتانیل کرزن»، سیاست مدار و ایران شناس معروف انگلیسی، در سال 1859م در بیشایر انگلستان متولد شد.
پدرش از اسقفهای نامدار بود. وی دوران کودکی اش را زیر نظر دایه ای سختگیر و آموزگاری بسیار منضبط طی کرد و به همین علت، از آغاز زندگی به رعایت انضباط و انجام تکالیف و قیود اخلاقی خو گرفت. در مدرسه ابتدایی، نبوغ ذاتی خود را نشان داد و به جوایز لیاقت بسیاری دست یافت و در نامه نگاری و مقاله نویسی متبحر گردید. در 19 سالگی عازم آکسفورد شد. دوران پنج سال تحصیل در آکسفورد، جورج را با بسیاری از مسائل مهم روز و سیاستمداران زمانش آشنا کرد. نطق هایی که در «انجمن ادبی آکسفورد» ایراد می کرد و همچنین مقالاتی که برای روزنامه های لندن می نوشت به شناساندن او در محافل ذی نفوذ، کمک شایانی کرد و همین شهرت موجب شد تا در سال 1886م برای اولین بار نماینده مجلس گردد و یک سال بعد سفر به دور دنیا را آغاز کرد و شیفته آسیا شد.
آنچه کرزن با دیدی محققانه و ژرف در اثناء این جهانگردی به رشته تحریر درآورد، به شکل مقالاتی در روزنامه تایمز لندن به چاپ رسید که بعدها در قالب کتاب هایش منتشر شد.
در سال 1891م با قبول مقام معاونت وزارت امور هندوستان، اولین گام خود را در نردبان سیاست برداشت و سال 1899م نایب السلطنه هندوستان گردید و مدت هفت سال فرمانفرمایی و نیابت سلطنت در هندوستان را عهده دار بود. وی در خلال این مدت به کامیابی های بزرگ دست یافت؛ ولی به علت اختلاف نظر با وزارت جنگ انگلیس، مجبور به استعفا گردید و در سال 1905م به انگلستان بازگشت و به ریاست دانشگاه آکسفورد برگزیده شد و تا مدتی به مطالعه، تحقیق، تألیف و اصلاح اوضاع دانشگاه پرداخت.
در سال 1915م مجدداً وارد سیاست شد و به دولت ائتلافی «اچ اچ اسکیث» پیوست و هنگامی که «لوید جرج» بر سر کار آمد، او به عنوان لرد به ریاست مجلس اعیان رسید. از آن پس یکی از اعضای هیئت دولت بود که به سیاست و امور جنگ جهانی اول پرداخت و در دولت پس از جنگ به عنوان وزیر خارجه انتخاب شد.
لرد کرزن یک سال پس از پایان جنگ جهانی اول (1919م) در زمان وزارتش در امور خارجه سیاستی را اجرا کرد که بر اثر آن نزد ایرانیان منفور شد. در آن تاریخ به اشاره او میان «وثوق الدوله»، نخست وزیر ایران و «سرپرسی کاکس» نماینده دولت بریتانیا پیمانی به امضا رسید که مقامات انگلیسی را ناظر بر سازمان های ارتشی و دارایی ایران می کرد. مسلماً انگیزه عقد چنین پیمانی ترس کرزن از ناحیه روس ها و تدبیرش برای ایجاد موانعی بر سر راه توسعه طلبی رژیم جدید شوروی و تحکیم سلطه انگلستان بر ایران بود.
پدرش از اسقفهای نامدار بود. وی دوران کودکی اش را زیر نظر دایه ای سختگیر و آموزگاری بسیار منضبط طی کرد و به همین علت، از آغاز زندگی به رعایت انضباط و انجام تکالیف و قیود اخلاقی خو گرفت. در مدرسه ابتدایی، نبوغ ذاتی خود را نشان داد و به جوایز لیاقت بسیاری دست یافت و در نامه نگاری و مقاله نویسی متبحر گردید. در 19 سالگی عازم آکسفورد شد. دوران پنج سال تحصیل در آکسفورد، جورج را با بسیاری از مسائل مهم روز و سیاستمداران زمانش آشنا کرد. نطق هایی که در «انجمن ادبی آکسفورد» ایراد می کرد و همچنین مقالاتی که برای روزنامه های لندن می نوشت به شناساندن او در محافل ذی نفوذ، کمک شایانی کرد و همین شهرت موجب شد تا در سال 1886م برای اولین بار نماینده مجلس گردد و یک سال بعد سفر به دور دنیا را آغاز کرد و شیفته آسیا شد.
آنچه کرزن با دیدی محققانه و ژرف در اثناء این جهانگردی به رشته تحریر درآورد، به شکل مقالاتی در روزنامه تایمز لندن به چاپ رسید که بعدها در قالب کتاب هایش منتشر شد.
در سال 1891م با قبول مقام معاونت وزارت امور هندوستان، اولین گام خود را در نردبان سیاست برداشت و سال 1899م نایب السلطنه هندوستان گردید و مدت هفت سال فرمانفرمایی و نیابت سلطنت در هندوستان را عهده دار بود. وی در خلال این مدت به کامیابی های بزرگ دست یافت؛ ولی به علت اختلاف نظر با وزارت جنگ انگلیس، مجبور به استعفا گردید و در سال 1905م به انگلستان بازگشت و به ریاست دانشگاه آکسفورد برگزیده شد و تا مدتی به مطالعه، تحقیق، تألیف و اصلاح اوضاع دانشگاه پرداخت.
در سال 1915م مجدداً وارد سیاست شد و به دولت ائتلافی «اچ اچ اسکیث» پیوست و هنگامی که «لوید جرج» بر سر کار آمد، او به عنوان لرد به ریاست مجلس اعیان رسید. از آن پس یکی از اعضای هیئت دولت بود که به سیاست و امور جنگ جهانی اول پرداخت و در دولت پس از جنگ به عنوان وزیر خارجه انتخاب شد.
لرد کرزن یک سال پس از پایان جنگ جهانی اول (1919م) در زمان وزارتش در امور خارجه سیاستی را اجرا کرد که بر اثر آن نزد ایرانیان منفور شد. در آن تاریخ به اشاره او میان «وثوق الدوله»، نخست وزیر ایران و «سرپرسی کاکس» نماینده دولت بریتانیا پیمانی به امضا رسید که مقامات انگلیسی را ناظر بر سازمان های ارتشی و دارایی ایران می کرد. مسلماً انگیزه عقد چنین پیمانی ترس کرزن از ناحیه روس ها و تدبیرش برای ایجاد موانعی بر سر راه توسعه طلبی رژیم جدید شوروی و تحکیم سلطه انگلستان بر ایران بود.