کرزم
لغت نامه دهخدا
کرزم. [ ک َ زُ ] ( اِ ) گیاهی باشد خوشبوی. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ).
کرزم. [ ک ُ زُ ] ( ع ص ) بسیارخوار. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). پرخور. ( ناظم الاطباء ).
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:گرزم
wikijoo: کرزم
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید