هُوکارهِ در زبان لکی به معنی : ۱. این کلمه از هو بعلاوه کاره ساخته شده هو یعنی تاثیر خلق و خوی دیگری بر فرد یا . . . و کاره یعنی در مورد کاری و در کل یعنی عادت دادن به کاری
در شعر : ا ِ دل بیمار مهِ مُحتاج تیمارِ تونه چو گدایی هُوکاره پاسارهِ دیوار تونه
... [مشاهده متن کامل]
یعنی ( یا امام رضا علیه السلام ) یعنی این دل بیمار من دائم محتاج تیمار و توجه توهست و مثل یک گدا به نشستن بر در و گوشه خانه شما عادت کرده گدای محبت شما هستم و عادت به گدایی درب خانه شما کرده
۲. معتاد کردن و هم کاسه شدن و هم آخور شدن هم صنف و هم رده و یک دست شدن و عادت به همرنگ و هماهنگ کردن دیگری با خود در مورد حالت و اخلاق و صفتی
در شعر : ا ِ دل بیمار مهِ مُحتاج تیمارِ تونه چو گدایی هُوکاره پاسارهِ دیوار تونه
... [مشاهده متن کامل]
یعنی ( یا امام رضا علیه السلام ) یعنی این دل بیمار من دائم محتاج تیمار و توجه توهست و مثل یک گدا به نشستن بر در و گوشه خانه شما عادت کرده گدای محبت شما هستم و عادت به گدایی درب خانه شما کرده
۲. معتاد کردن و هم کاسه شدن و هم آخور شدن هم صنف و هم رده و یک دست شدن و عادت به همرنگ و هماهنگ کردن دیگری با خود در مورد حالت و اخلاق و صفتی