کردوم

لغت نامه دهخدا

کردوم. [ ک ُ ] ( ع ص ) کوتاه بالا. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). ج ، کَرادیم. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

کُدوم به معنی ابزار جنگی که توسط بلوچ ها درست شده و در جنگ ها مورد استفاده قرار می گیرد کُردوم ابزار جنگی در واقع صلاح سرد هست که به کمر بسته می شود و مواقع درگیری سریع باز می شود که یک سر دستگیره و در انتهایش با سرب بصورت گرد درآمده
کُردوم یک ابزار جنگی هست که جنگجویان بلوچ آن را اختراع کردن و در نبردها ازش استفاده می بردن کُردوم ابزاری جنگی هست که به کمر بسته می شود و موقع استفاده از کمر سریع باز می شود و یک قسمت دستگیره اش هست و قسمت انتهایش با سرب بصورت گرد درست شده که شدت ضربه رو زیاد می کند

بپرس