کرده داشتن

لغت نامه دهخدا

کرده داشتن. [ ک َ دَ /دِ ت َ ] ( مص مرکب ) عملی را انجام دادن. ( فرهنگ فارسی معین ) : تا دایره بجای خویش بازآید کره کرده دار. ( التفهیم از فرهنگ فارسی معین ). اگر او را سه پاره کرده داری. ( التفهیم از فرهنگ فارسی معین ).

پیشنهاد کاربران

بپرس