کردنگل

لغت نامه دهخدا

کردنگل. [ ک َ دَ گ َ ] ( ص ) دیوث. || ابله. || بی اندام. ( برهان ) ( آنندراج ). کرتنکلا در تداول مردم قزوین. رجوع به کردنگ شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - ابله احمق . ۲ - بد هیکل بی اندام . ۳ - دیوث قلتبان .

پیشنهاد کاربران

بپرس