کردم

لغت نامه دهخدا

کردم. [ ک َ دَ ] ( ع ص ) کوتاه قد. ( منتهی الارب ). کوتاه بالا. ( ناظم الاطباء ). کوتاه بالای ستبر. ( از اقرب الموارد ). کوتاه زفت. ( مهذب الاسماء ). || دلاور. ( منتهی الارب ). شجاع. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

کوتاه قد. کوتاه بالا

پیشنهاد کاربران

بپرس