کردانیدن

لغت نامه دهخدا

کردانیدن. [ ک َ دَ ] ( مص ) کنانیدن. کردن فرمودن. || ساختن. پرداختن. || تغییر دادن و از حالی به حالی درآوردن. ( ناظم الاطباء ). و ظاهراً در این معنی گردانیدن باشد.

پیشنهاد کاربران

بپرس