کرخت کردن


معنی انگلیسی:
benumb

لغت نامه دهخدا

کرخت کردن. [ ک َ رَ / ک َ رِ / ک ِ رِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) سِر کردن. ( یادداشت مؤلف ). بی حس کردن. خدر کردن. رجوع به کرخت و کرخت شدن و خدر شدن شود.

فرهنگ فارسی

بی حس کردن .خدر کردن

مترادف ها

etherize (فعل)
بیهوش کردن، با اتر مخلوط کردن، با اتر ترکیب کردن، با اتر بیهوش کردن، کرخت کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس