کرتوم

لغت نامه دهخدا

کرتوم. [ ک ُ ] ( ع اِ ) سنگ لخشان تابان درشت. || زمین بلند دراز. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِخ ) نام حره ٔبنی عذره که زمینی است سنگلاخ سوخته. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس