کرباسه

لغت نامه دهخدا

( کرباسة ) کرباسة. [ ک ِ س َ ] ( ع اِ ) کرباس و اخص از آن است. ( از اقرب الموارد ). قطعه ای از کرباس. ( ناظم الاطباء ). رجوع به کرباس شود.
کرباسه. [ ک َ س َ / س ِ ] ( اِ ) به شبه مار جانوری است ولی پای دارد. ( از فرهنگ اسدی نخجوانی ). کربس. سوسمار.( اوبهی ). کربسه. کربش. ( صحاح الفرس ). سام ابرص. به تازی الوزغة گویند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). کرباشه. ( فرهنگ جهانگیری ). چلپاسه. ( ناظم الاطباء ). مارپلاس. ( یادداشت مؤلف ). کربسو. کرپاسه. کرپاشه . کربایس. کربس. کربش. کرفش :
چاه پر کرباسه و پر کژدمان
خورد ایشان پوست روی مردمان.
رودکی.
رجوع به کرباسو، مارمولک و مترادفات کلمه شود.

فرهنگ فارسی

چلپاسه، سوسمارکوچک، کلپاسه وکلباسه وکربسووکرباشه وکربش وکربشه نیزگفته شده
به شبه مار جانوریست ولی پای دارد. سوسمار

فرهنگ معین

(کَ سَ یا سِ ) (اِ. ) چلپاسه ، سوسمار کوچک . کرپاسو، کرپاسه ، کرپاشه ، کربس و کربش هم گویند.

فرهنگ عمید

=چلپاسه: چاه پر کرباسه و پرکژدمان / خوردِ ایشان پوستِ روی مردمان (رودکی: لغت نامه: کرباسه ).

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی
واژه ی کرباسه از ریشه ی واژه ی کرباس و ه فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

کرباسهکرباسهکرباسهکرباسه
بزمجه، مارمولک، مارمالی

بپرس