کرانمند


معنی انگلیسی:
finite, limited

پیشنهاد کاربران

کران. [ ک َ ] ( اِ ) || حد. سرحد. مرز
مند. [ م َ ] ( پسوند ) به معنی صاحب و خداوند باشد و بیشتر در آخر کلمات آید، همچو دولتمند؛ یعنی صاحب دولت و ارجمند.
محدود، دارای حد و مرز مشخص، مقابل بی کران و نا محدود

بپرس