کراسوس
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
مارکوس لیکینیوس کراسوس ( به لاتین: Marcus Licinius Crassus Dives ) سردار، کنسول و سیاستمدار رومی بود. او در حدود سال ۱۱۴ پ. م به دنیا آمد و در سال ۵۳ پ. م در نبرد سهمگین حران به دست ایرانیان کشته شد. وی به همراه پومپه و ژولیوس سزار یکی از سران تریوم ویرات اول بود. اوج موفقیت و معروفیت او در زمان سومین جنگ بردگان در سال ۷۱ پیش از میلاد و در هم شکستن آن بود که به وسیلهٔ اسپارتاکوس سازمان یافته بود. از وی معمولاً به عنوان «ثروتمندترین فرد روم» یاد می شد.
... [مشاهده متن کامل]
هنگامی که کراسوس ادارهٔ امور استان رومی سوریه را بر عهده داشت تصمیم گرفت به ایران حمله کند. او سپاهی چهل هزار نفری در اختیار داشت که در مقابله با ده هزار سوار اشکانی تلفات بسیار سنگینی داد. نبرد حران همزمان با پادشاهی ارد دوم در ایران بود.
در تاریخ ۵۳ پیش از میلاد؛ کراسوس به قلمروی اشکانیان حمله کرده و قوای روم طی نبرد حران شکست سختی خوردند. کراسوس در حقیقت می خواست با فتح ایران غلبه دوباره غرب بر مشرق زمین را که اسکندر مقدونی فقط توانسته بود آن را در مدت کوتاهی حفظ کند، به انجام برساند؛ اما شکست سپاه روم در نبرد حران با وجود برتری تعداد نفرات ارتش روم نسبت به ارتش ایران آنچنان وحشت انگیز و غیرقابل باور بود که در گزارش بازماندگان سپاه رومی به سنای روم این وحشت مشهود است. افسانه شکست ناپذیری ارتش روم که تا آن زمان شکست نخورده بود شکسته شد. همچنین سر کراسوس و پسرش برای ارد دوم پادشاه ایران فرستاده شد که اتفاق بسیار نادر و غیرممکنی به نظر می آمد. در این جنگ سواران ایرانی آنقدر آماده نبرد بودند که هنگام عقب نشینی نیز می توانستند از پشت سر تیراندازی کنند و سپاه دشمن عاجز از تعقیب آنها بود. در پی این جنگ، رومیان که تصور می کردند تنها ابرقدرت موجود در دنیای باستان هستند، شاهنشاهی اشکانیان را به عنوان یک ابرقدرت پذیرفتند و دریافتند که نمی توانند این شاهنشاهی را از بین ببرند.
در سال ۷۱ پیش از میلاد، کراسوس شورش بردگان به رهبری اسپارتاکوس را به شدت سرکوب کرد و جاده آپیا را با جنازه های به صلیب کشیده شده ۵ تا ۶ هزار برده علامت گذاری کرد.
... [مشاهده متن کامل]
هنگامی که کراسوس ادارهٔ امور استان رومی سوریه را بر عهده داشت تصمیم گرفت به ایران حمله کند. او سپاهی چهل هزار نفری در اختیار داشت که در مقابله با ده هزار سوار اشکانی تلفات بسیار سنگینی داد. نبرد حران همزمان با پادشاهی ارد دوم در ایران بود.
در تاریخ ۵۳ پیش از میلاد؛ کراسوس به قلمروی اشکانیان حمله کرده و قوای روم طی نبرد حران شکست سختی خوردند. کراسوس در حقیقت می خواست با فتح ایران غلبه دوباره غرب بر مشرق زمین را که اسکندر مقدونی فقط توانسته بود آن را در مدت کوتاهی حفظ کند، به انجام برساند؛ اما شکست سپاه روم در نبرد حران با وجود برتری تعداد نفرات ارتش روم نسبت به ارتش ایران آنچنان وحشت انگیز و غیرقابل باور بود که در گزارش بازماندگان سپاه رومی به سنای روم این وحشت مشهود است. افسانه شکست ناپذیری ارتش روم که تا آن زمان شکست نخورده بود شکسته شد. همچنین سر کراسوس و پسرش برای ارد دوم پادشاه ایران فرستاده شد که اتفاق بسیار نادر و غیرممکنی به نظر می آمد. در این جنگ سواران ایرانی آنقدر آماده نبرد بودند که هنگام عقب نشینی نیز می توانستند از پشت سر تیراندازی کنند و سپاه دشمن عاجز از تعقیب آنها بود. در پی این جنگ، رومیان که تصور می کردند تنها ابرقدرت موجود در دنیای باستان هستند، شاهنشاهی اشکانیان را به عنوان یک ابرقدرت پذیرفتند و دریافتند که نمی توانند این شاهنشاهی را از بین ببرند.
در سال ۷۱ پیش از میلاد، کراسوس شورش بردگان به رهبری اسپارتاکوس را به شدت سرکوب کرد و جاده آپیا را با جنازه های به صلیب کشیده شده ۵ تا ۶ هزار برده علامت گذاری کرد.