کراتیلوس (افلاطون). کراتیلوس نام یکی از کتاب های نوشته افلاطون، فیلسوف یونانی است که به گفتگوی میان سقراط، کراتیلوس و هرمگنس می پردازد. اکثر محققان مدرن متفق القول هستند که این کتاب در دوران میانی افلاطون نوشته شده است. [ ۱] در این گفتگو، دو مرد، کراتیلوس و هرموگنس، از سقراط می خواهند که به آن ها بگوید که آیا نام ها متعارف هستند یا طبیعی؛ یعنی آیا زبان سیستمی از نشانه های دل خواه است یا کلمات رابطه ای ذاتی با چیزها دارند.
موضوع کراتیلوس نقدی است بر موضوع نامگذاری. [ ۲]
این نوشته گفتگویی است میان سقراط، کراتیلوس و هرمگنس. هرمگنس دیدگاه سقراط را دربارهٔ این گفتهٔ کراتیلوس جویا می شود که: نام ها طبیعی هستند و نه نتیجهٔ هم رأیی اجتماعی ( قراردادی گری ) . سقراط از او شرح بیش تری می خواهد و او می گوید از آن جا که ما به آسانی می توانیم نام برده های خود را تغییر دهیم و نام نو به همان اندازهٔ نام پیشین حقیقی است پس نام ها تنها در پی پذیرفته شدن در گروه و خو کردن به آن از آن فرد می شوند.
سقراط می گوید در صورت درست بودن سخن تو اگر من یک اسب را انسان و یک انسان را اسب بنامم در حالی که دیگران اسب را اسب و انسان را انسان می نامند، من همان اندازه به حق هستم که دیگران. و هرمگنس می گوید آری. سقراط می گوید پس تو به دنبال اندیشه ای می گردی که درستی انگارهٔ تو را نمایان سازد. و از آن جا که نام را کوچک ترین بخش زبان می دانستند نتیجه گرفتند که نام باید جزئی از این اندیشه باشد و نه بر عکس یعنی دلیل بیرون از نام و در بر گیرندهٔ آن است. از سوی دیگر هر دو بر درست بودن نام هم رأی بودند و گفتگو بر سر سرچشمهٔ آن بود پس هر دو این را پذیرفتند که نام یک پارهٔ درست از اندیشه ای است که در پیش می گردند و از این رو سقراط این درستی را به کل آن اندیشه گسترش می دهد ولی هرمگنس می گوید این حقیقت از فردی به فرد دیگر می تواند دگرگون شود که در پی آن سقراط گفتگویی بر رد نسبی بودن حقیقت آغاز می کند.
سقراط هنگام بحث درباره یک اسم ( onoma ) [ ۳] [ ۴] [ ۵] و چگونگی ارتباط آن با موضوع آن، خلق اولیه یک کلمه را با کار یک هنرمند مقایسه می کند. [ ۶] یک هنرمند از رنگ برای بیان ماهیت موضوع خود در یک نقاشی استفاده می کند. به همین ترتیب، خالق کلمات از حروف حاوی صداهای خاص برای بیان ماهیت موضوع یک کلمه استفاده می کند. [ ۷] او اظهار می کند:
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفموضوع کراتیلوس نقدی است بر موضوع نامگذاری. [ ۲]
این نوشته گفتگویی است میان سقراط، کراتیلوس و هرمگنس. هرمگنس دیدگاه سقراط را دربارهٔ این گفتهٔ کراتیلوس جویا می شود که: نام ها طبیعی هستند و نه نتیجهٔ هم رأیی اجتماعی ( قراردادی گری ) . سقراط از او شرح بیش تری می خواهد و او می گوید از آن جا که ما به آسانی می توانیم نام برده های خود را تغییر دهیم و نام نو به همان اندازهٔ نام پیشین حقیقی است پس نام ها تنها در پی پذیرفته شدن در گروه و خو کردن به آن از آن فرد می شوند.
سقراط می گوید در صورت درست بودن سخن تو اگر من یک اسب را انسان و یک انسان را اسب بنامم در حالی که دیگران اسب را اسب و انسان را انسان می نامند، من همان اندازه به حق هستم که دیگران. و هرمگنس می گوید آری. سقراط می گوید پس تو به دنبال اندیشه ای می گردی که درستی انگارهٔ تو را نمایان سازد. و از آن جا که نام را کوچک ترین بخش زبان می دانستند نتیجه گرفتند که نام باید جزئی از این اندیشه باشد و نه بر عکس یعنی دلیل بیرون از نام و در بر گیرندهٔ آن است. از سوی دیگر هر دو بر درست بودن نام هم رأی بودند و گفتگو بر سر سرچشمهٔ آن بود پس هر دو این را پذیرفتند که نام یک پارهٔ درست از اندیشه ای است که در پیش می گردند و از این رو سقراط این درستی را به کل آن اندیشه گسترش می دهد ولی هرمگنس می گوید این حقیقت از فردی به فرد دیگر می تواند دگرگون شود که در پی آن سقراط گفتگویی بر رد نسبی بودن حقیقت آغاز می کند.
سقراط هنگام بحث درباره یک اسم ( onoma ) [ ۳] [ ۴] [ ۵] و چگونگی ارتباط آن با موضوع آن، خلق اولیه یک کلمه را با کار یک هنرمند مقایسه می کند. [ ۶] یک هنرمند از رنگ برای بیان ماهیت موضوع خود در یک نقاشی استفاده می کند. به همین ترتیب، خالق کلمات از حروف حاوی صداهای خاص برای بیان ماهیت موضوع یک کلمه استفاده می کند. [ ۷] او اظهار می کند:
wiki: کراتیلوس (افلاطون)