کذبان. [ ک َ ] ( ع ص ) دروغگوی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). مرد دروغگو. ( ناظم الاطباء ). کَذّاب. کاذب. ( از اقرب الموارد ). رجوع به کاذب و کذاب شود.کذبان. [ ک ُ ] ( ع اِ ) دروغ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). کُذبی ̍. ( از اقرب الموارد ). رجوع به کذبی ̍شود.