لغت نامه دهخدا
- کذا و کذا ؛ همچنین. چنین و چنین. ( ناظم الاطباء ).
- کذا ؛ کلمه تعجب و مدح است که در استغراب و استعظام چیزی بکار رود. ( از اقرب الموارد ).
- لیلةکذا ؛ امشب و یا آن شب. ( ناظم الاطباء ).
- هکذا ؛ همچنین. ( ناظم الاطباء ). بر کذا، هاء «تنبیه » داخل شود و گویند: هکذا. ( از اقرب الموارد ).
|| چندین ، و هو کنایة عن العدد تنصب مابعدها علی التمییز. یقال : لی عنده کذا درهما، کما تقول عندی عشرون درهما. الکاف حرف التشبیه و ذاللاشارة. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
چنین ٠ یا کذا فی الاصل ٠ چنین است در اصل ( در موردی استعمال شود که کلمه یا جمله ای از نوشته یا کتاب عینااز ماخوذی نقل شده ولی مورد شک باشد ) ٠ یا کذا وکذا ۱ ٠- چینن و چنان ۲- ( دشنام ) فلان فلان شده . یا کذایی ٠ منسوب به کذا چنانی چنینی معهود : از آن روز کذایی که همراه بچه بدر کان آمده بود تا این ساعت یک هفته تمام گذشته بود ٠ توضیح در موردی استعمال شود که موصوف کلمه بین طرفین معهود باشد ( عهد ذهنی ) ٠
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
آن چنانی ، چنان
چنین، همچنین
مذکور، موصوف، آنچه قبلا درباره آن صحبتی به میان آمده