کدومطبخ. [ ک َ م َ ب َ ] ( اِ مرکب ) ظرفی که گدایان بی نوا طعام را در آن طبخ کنند. ( آنندراج ) : تا برد بهره ز خوان کرمش می گردد سر فغفور کدو مطبخ دست فقرا.
شفیع اثر ( از آنندراج ).
ابدال فلک نه فقر و ثروت دارد از کاهکشان رشته خدمت دارد از مهر کدو مطبخ و از مه کشکول از قوس قزح کمند وحدت دارد.
ابراهیم ادهم ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) ظرفی که گدایان و درویشان طعام را در آن طبخ کنند : [ تا برد بهره ز خوان کرمش میگردد سرفغفور کدو مطبخ دست فقرا ] . ( شفیع اثر )