کدری

/kederi/

معنی انگلیسی:
murkiness, opacity, opaqueness

لغت نامه دهخدا

کدری. [ ک ُ ] ( ع اِ ) ابر تنک. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به کَدَرة شود. || نوعی از سنگخوار تیره رنگ پشت ابلق زردگلو. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). سنگ خوار. ( ناظم الاطباء ). سنگخواره. قسمی از قطا و آن مرغی است. ( مهذب الاسماء ) :
در دامن کوه کبک شبگیران
در رفت به هم به رقص با کدری.
منوچهری.
و رجوع به سنگخواره شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) نوعی پارچ. نخی .
ابر تنک یا نوعی از سنگخوار تیره رنگ پشت ابلق زرد گلو

فرهنگ معین

(کُ دَ ) (اِ. ) نوعی پارچة نخی .

فرهنگستان زبان و ادب

{opacity} [فیزیک- اپتیک] توانایی جسم یا ماده در جلوگیری از عبور تابش که به صورت نسبت شار تابش فرودی به شار گذرنده از آن نشان داده می شود

مترادف ها

opacity (اسم)
ایهام، تاری، کدری، حاجب ماورایی

opalescence (اسم)
کدری، تابش قوس و قزحی، شیری رنگی

opalescent (صفت)
شیری رنگ، کدری

پیشنهاد کاربران

بپرس