کدر کردن


معنی انگلیسی:
blur, cloud, mat, obscure, roil, dull, dull, to tarnish, to offend

مترادف ها

tarnish (فعل)
تیره کردن، لکه دار کردن، کدر کردن

فارسی به عربی

شائبة

پیشنهاد کاربران

بپرس