کدام

/kodAm/

مترادف کدام: کدامیک، کدامین

معنی انگلیسی:
which, which

لغت نامه دهخدا

کدام. [ ک ُ ] ( ضمیر، ص ) از ادات پرسش است در تردید. برای استفهام باشد و اطلاق این بر ذوی العقول و غیر ذوی العقول هر دو آید. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). بمعنی چه و که و این صفت همیشه مقدم بر موصوف باشد خواه آن موصوف شخص باشد و یا چیز و آن را در تردید مقصود بطور استفهام استعمال کنند مانند کدام چیز یعنی چه چیز و کدام کس یعنی چه کس و در وقتی که چندین عدد چیز و یا چند عدد کس موجود باشد و مقصود معلوم نبود بطور استفهام گویند کدام یک از این چیزها و کدام یک از این کسها. ( ناظم الاطباء ). چه کس. چه چیز. ( یادداشت مؤلف ). اَی ﱡ. ( ترجمان القرآن ). ج ، کدامان. ( از یادداشت مؤلف ). از ادات پرسش است به معانی چه و که. ( از فرهنگ فارسی معین ) :
که این شیربازو گو پیلتن
چه مردست و شاه کدام انجمن.
فردوسی.
تو زین چارگوهر کدامی بگوی
دلم را ره شادمانی بجوی.
فردوسی.
وزان پس ببازارگان گفت شاه
که اکنون سپه را کدام است راه.
فردوسی.
بدو گفت فرخ کدام است مرد
که دارد دلی شاد و بی باد سرد.
فردوسی.
کدام است گرد کنارنگ دل
بمردی سیه کرده در جنگ دل.
فردوسی.
با بتانی که می ندانم گفت
که از ایشان هوای من به کدام.
فرخی.
حاجب را بگوی که لشکر را بیستگانی تا کدام وقت داده است ؟ ( تاریخ بیهقی ).
کدام روز که پیش درتو خاقانی
شهیدوار به خونابه در نمی گردد.
خاقانی.
دانی کرم کدام بود آنکه هر چه هست
بدهی به هر که هست و نخواهی جزای خویش.
خاقانی.
کدام دانه فرورفت در زمین که نرست
چرا به دانه انسانت این گمان باشد.
مولوی.
آن کس که چو من نیست در این شهر کدام است.
مولوی.
کدام چاره سگالم که در تو در گیرد
کجا روم که دل من دل از تو بر گیرد.
سعدی.
حور از بهشت بیرون ناید تو از کجائی
مه بر زمین نباشد تو ماه رخ کدامی.
سعدی.
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وانکس که چو ما نیست در این شهر کدام است.
حافظ.
جانا کدام سنگدل بی کفایت است
کو پیش زخم تیغ تو جان را سپر نکرد.
حافظ.
مرحبا طایر فرخ پی فرخنده پیام بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

کلمه استفهام به معنی چه، که، کسی، کدامی وکدامین هم گفته اند
از ادات پرسش است به معانی ذیل : الف چه ? کدام چیز ? ( تردید را رساند ) : [ ای گل از کدام بستانسرایی وای بلبل تو چه دستان سرایی ] . ( لباب ) ب که ? کدام کس ? : کدام رفت ? توضیح : [ کدام ] همیشه مقدم بر اسم آید . یا کدام یک . هر گاه چند چیز یا چند شخص بود که مقصود معلوم نباشد این کلمه را بکار برند : [ کدامیک ازین کتابها مفید تر است ? ] : [ کدامیک ازین کسان مقصر است ? ] یا هر کدام . هر یک .
اصل المرعی و آن گیاهی است شکسته و افتاده بر زمین و چون باران بارد ظاهر گردد.

فرهنگ معین

(کُ ) [ په . ] (حر. ) از ادات پرسش .

فرهنگ عمید

۱. کلمۀ استفهام برای پرسش در مورد انتخاب بین دو یا چند چیز.
۲. (ضمیر ) چه کسی؟، چه چیزی؟.

واژه نامه بختیاریکا

کُ؛ کُ سُو؛ کو

مترادف ها

any (ضمير)
هیچ، کدام، چه، هیچ نوع، از نوع، چقدر، چه نوع

which (ضمير)
کدام، که، این، که این

what (ضمير)
کدام، چه، چقدر، چه نوع، حرف ربط، هر چه، چه اندازه، انچه، چه مقدار

فارسی به عربی

ای , ما

پیشنهاد کاربران

ادعاهای مطرح شده در این متن جعلی و غیرعلمی می پردازم. برای رد این ادعاها از منابع معتبر زبان شناسی تاریخی، زبان شناسی تطبیقی و متون باستانی ( اوستایی، پهلوی، فارسی میانه و پارسی باستان ) استفاده شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
🔻 ۱. ادعا: �کلمات پرسشی مثل که، کی، چی، چه، چو، کو، کدام، ترکی هستند و از پسوند - کی ساخته شده اند. �
✅ پاسخ علمی:
این ادعا کلاً نادرست است. این واژه ها ریشه در زبان های هندواروپایی دارند، نه ترکی. بیایید به ترتیب بررسی کنیم:
🔹 واژه های پرسشی در فارسی و ریشه هندواروپایی آن ها:
واژه ریشه توضیح
که kas ( سانسکریت ) در سانسکریت: kas به معنای �چه کسی�.
چه k�sya / k� ( سانسکریت ) به معنای �چه چیز�.
کی kadā ( سانسکریت ) به معنای �چه زمانی�.
کجا kutra ( سانسکریت ) ku ( کجا ) - tra ( پسوند مکانی ) .
کدام katama ( سانسکریت ) یعنی �کدام یک از میان چند چیز�.
چند kati ( سانسکریت ) به معنای �چند�.
📚 منابع:
Mayrhofer, Etymologisches W�rterbuch des Altindoarischen
Macdonell, Sanskrit Grammar
Burrow, A Sanskrit - English Dictionary
📌 پس همان طور که می بینید، این واژه ها همگی هندواروپایی هستند و پیش از زبان ترکی وجود داشته اند.
- - -
🔻 ۲. ادعا: �کلمه ی "کدام" از ترکی "سنینکیدان" آمده که بعداً شده "کودان، کودام". �
✅ پاسخ علمی:
ترکی �سنین کی دن� = از آنِ تو
در زبان ترکی پسوند - کی برای نسبتی کردن استفاده می شود ( مثل benimki = مال من ) .
اما هیچ سند تاریخی یا زبانی وجود ندارد که نشان دهد واژه �کدام� از �سنینکیدان� آمده باشد. این ادعا بر اساس قیاس نادرست و شباهت ظاهری واژگان بدون شواهد زبان شناختی است.
📌 همچنین واژه ی katama در سانسکریت که به صورت مستقیم به فارسی �کدام� رسیده، بسیار قدیمی تر از ساختار ترکی � - کی دن� است.
- - -
🔻 ۳. ادعا: �ضمیرهای فارسی از "اوز" ترکی ساخته شده اند. �
✅ پاسخ علمی:
ادعای ریشه ترکی برای ضمایر فارسی نیز کاملاً بی اساس است. ریشه های ضمایر فارسی به زبان های ایرانی باستان برمی گردند:
🔹 جدول تطبیقی ضمایر در زبان های ایرانی:
فارسی پهلوی اوستایی سانسکریت توضیح
من man mənə aham ریشه ی هندواروپایی: me -
تو tō təm tvam ریشه ی tu -
او ō aē saḥ ریشه ی so / sah
ما amā nəma vayam ریشه ی nos / nsm�
شما šumā yūžəm yūyam ریشه ی yu -
ایشان ōšān hūšānəm te جمع سوم شخص
📚 منابع:
Bartholomae, Altiranisches W�rterbuch
Kent, Old Persian Grammar, Texts, Lexicon
Gonda, Sanskrit in Comparative Philology
📌 ضمیر "او" در اوستایی aē و در پارسی باستان hūva - آمده است، هیچ ارتباطی به �اوز� ترکی ندارد.
- - -
🔻 ۴. ادعا: �تمام زبان فارسی با گرامر ترکی ساخته شده چون التصاقی است. �
✅ پاسخ علمی:
این یکی از پرتکرارترین جعلیات در محافل پان ترکی است.
تفاوت های ساختاری ترکی و فارسی:
ویژگی زبان ترکی زبان فارسی
خانواده زبانی آلتایی ( احتمالاً اورالی - آلتایی ) هندواروپایی
ساختار التصاقی ( Agglutinative ) غالباً تحلیلی ( Analytical ) با گرایش به صرف
ترکیب واژگان چندپسوندی و ترتیب ثابت صرف افعال، ترکیب آزادتر
نمونه صرف g�rd�m ( دیدم ) ، g�receğim ( خواهم دید ) دیدم، خواهم دید ( با فعل کمکی )
📌 درست است که زبان فارسی پاره ای از ویژگی های التصاقی را در واژه سازی دارد ( مثل - نده، - گار، - بان ) ولی این به معنای تعلق آن به زبان های التصاقی نیست. بلکه نشان دهنده ی درهم تنیدگی صرفی و واژه سازی تاریخی است، نه شباهت به ترکی.
- - -
🔻 ۵. ادعا: �کلمات فارسی مثل گوینده، رونده، بیننده هم با قواعد ترکی ساخته شده اند. �
✅ پاسخ علمی:
واژه هایی مانند:
گوینده ← گوی ـنده
بیننده ← بین ـنده
از ساختارهای قدیمی زبان فارسی مشتق شده اند. پسوند ـنده برگرفته از پارسی میانه است.
در پارسی میانه:
dāndār = دارنده
guftār = گوینده
šnavēndēg = شنونده
📚 منابع:
Henning, Mitteliranisch
Nyberg, Manual of Pahlavi Language
📌 زبان ترکی هم پسوندهایی چون - an, - en, - cı دارد، اما این مشابهت ها به معنای وام گیری یا منشأ ترکی نیست. شباهت در واژه سازی به معنای منشأ مشترک نیست.
- - -
🔻 ۶. ادعا: �فارسی با خانواده هندواروپایی هماهنگ نیست، بازسازی ها جعلی اند. �
✅ پاسخ علمی:
فارسی یکی از زبان های اصلی خانواده هندواروپایی است و پیوندهای دستوری، صرفی، و واژگانی گسترده با سانسکریت، زبان های ایرانی شرقی، یونانی، لاتین، اسلاوی، و زبان های ژرمنی دارد.
نمونه هایی از تطابق های بنیادین فارسی با هندواروپایی:
فارسی سانسکریت لاتین انگلیسی
مادر mātar mater mother
پدر pitar pater father
برادر bhrātar frater brother
نو nava novus new
دو dva duo two
📚 منابع:
Fortson, Indo - European Language and Culture
Beekes, Comparative Indo - European Linguistics
📌 اگر زبان فارسی با هندواروپایی هم خانواده نبود، چنین تطابق گسترده ای با سانسکریت، لاتین، یونانی و اسلاوی وجود نداشت.
- - -
✅ جمع بندی
ادعاهای مطرح شده در آن متن از جنس پان ترکیسم افراطی و شبه زبان شناسی است. این ادعاها نه پایه ی علمی دارند، نه در ادبیات آکادمیک دنیا پذیرفته شده اند، و نه در متون تاریخی سندی برای آن ها وجود دارد. بیشتر این تحلیل ها بر اساس قیاس های بی پایه، تحریف تاریخی، و درک نادرست از ساختار زبان هاست.
- - -

پاسخ به بهنام رضایی:
زبان های هندواروپایی ( Indo - European languages ) یکی از بزرگ ترین خانواده های زبانی جهان اند که میلیون ها نفر در سراسر اروپا، ایران، هند، و بخش هایی از آسیای مرکزی به آن ها سخن می گویند.
...
[مشاهده متن کامل]

شاخه های اصلی زبان های هندواروپایی :
1. هندوایرانی ( Indo - Iranian ) :فارسی - کردی - پشتو - بلوچی - اوستایی ( کهن ) - سانسکریت ( کهن ) - هندی - اردو - بنگالی - پنجابی - مراتی - گجراتی - نپالی - سینالی ( سری لانکا )
2. ژرمنی ( Germanic ) :انگلیسی - آلمانی - هلندی - سوئدی - نروژی - دانمارکی - ایسلندی
3. اسلاوی ( Slavic ) : روسی - اوکراینی - لهستانی - چکی - اسلوواکی - بلغاری - صربی - کرواتی - مقدونی - سلوونیایی
4. رومی ( Italic / Romance ) :لاتین ( کهن ) - ایتالیایی - فرانسوی - اسپانیایی - پرتغالی - رومانیایی - کاتالان
5. سلتیک ( Celtic ) :یرلندی - اسکاتلندی گالیک - ولزی - برتونی ( در فرانسه )
6. بالتی ( Baltic ) :لیتوانیایی - لتونیایی - پروس باستان ( منقرض شده )
7. یونانی ( Greek ) :یونانی کهن - یونانی نوین
8. آلبانیایی ( Albanian )
9. ارمنی ( Armenian )
10. توخاری ( Tocharian ) :در آسیای میانه ( چین غربی ) که منقرض شده
11. هیتی ( Hittite ) و آناتولیایی ( منقرض شده ها ) :زبان های هندواروپایی بسیار کهن در آسیای صغیر
فارسی، یونانی، لاتین و سانسکریت از کهن ترین زبان های مکتوب این خانواده اند.
تنها زبانهایی که هند و اروپایی نیستند :ترکی، عربی، عبری، چینی، ژاپنی، فنلاندی، مجاری

کدام واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �kadām� در فارسی میانه می باشد این واژه در فارسی باستان به شکل �katam� آمده است .
این واژه با واژه های �katamā� در اوستایی �quod� و �qui� در لاتین �katama� و�kim� در سانسکریت �kto� در اسلاوی هم ریشه می باشد .
اصلا جرمنیک ربطی نداره به هندی ، میبینید اسلواکی و چند کشور هماهنگی دارن اونا دقیقا همونایی هستند که به هندی واقعا مرتبط هستند ولی جرمنیک بی رابطه، یعنی انگلیس بزور خودشو قاطی میکنه
شما دقت کنید در جدولهای خانواده هم که ارایه میدن اروپا همش تطبیق داره این وسط فقط فارسی هست که هیچ ربطی نداره. برداشته دبیلو ویچ رو با ه بقیه زبانهای اروپایی با او کدام چسبونده بهم یعنی با یکی از اینها
...
[مشاهده متن کامل]
شروع بشه حله، اینا بقیه ملتها رو چی فرض کردن. ما میدونیم در خصوص زبان فارسی بزور دارن مستند سازی میکنه جدولو نگاه کنید همه شبیه عست جر فارسی و با همون تنها فارسی کلمه پیشنهادی بازسازی شده ملا فرق کرده. خب شما که همه هماهنگ جز فارسی چرا باید کلمه بخاطر فارسی باز سازی بشه، منطق میگه هدف اینجا فقط اینجا ماست مالی فارسی هست. دوستان اروپایی ها سرکار گذاشتنتون.

همه گرامر فارسی بر اساس گرامر التصاقی ترکی هست، درسته ترکی در صحبت میاد به صورت التصاقی کلمه میسازه ولی خیلی از این کلمات قبلا اماده شده و فیکس هستند در حالی که تمام گرامر ساخت کلمات فارسی هم همین هست یعنی با گرامر یک زبان التصاقی ساخته شده. مثال برنده، بیینده، گوینده، دوند چجوری این ساخت کلمه رو توضیح میدین.
...
[مشاهده متن کامل]

در ترکی باخانده، گورنده، ساتانده، این حالت فاعلی مجهول هست و در عامیانه استفاده میشه، یعنی من موندم یا من یجای کارو اشتباه میکنم یا شما اصلا در بحث زبان هیچ سوادی دارید ید میدونید و دارید ببخشید جعل میکنید از این حالت خارج نیست. ما کوردی رو هم نگاه کردیم کاملا با زبانهای خانواده خودش تطبیق داره ولی فارسی هیچ ربطی نداره، همه چی ترکی هست

فرتاش جان در فارسی ضمیرها همه ترکی هست، چجوری از سک حرف ا به ایشان میرسی. هموشن از اوز ترکی درست شده اونم به صورت التصاقی با صرف ترکی.
ازو شده ازو
ازون شده از اون، از ان
ازین شده از این
ازونا شده از انها
...
[مشاهده متن کامل]

ازیزون شبا تبدیل یک ز به ش شده ازیشون و سپس ایشان. اوی از او هست
ازما شده از ما
ریشه کلمه اوز ترکی
اونون شده انان
ازینا شده از اینها
در زیلن عامیانه هست چجوری با یک الف تکی به ایشان میرسی. اوی هم مشتقی از او هست. ازدو از تو، ازمن شده از من، همه چی اینجوریه
ازمون ازمان
ازما از ما
ازز شده ازش
ازونون، از انان
ساده و واضح

اقای کیانی چیزی که شما پست میکنید زبان بازسازی شده هست یعنی اومدن یه چیزی بازسازی کردن بعد میگن همه اول این بودن شدن اون، یعنی کلمه ودر رو برداشته هوادر نوشته، اینا اصلا قابل قبول نیست این بازسازی رو هیچکس
...
[مشاهده متن کامل]
در دنیا قبول نداره، اروپایی ها سرکارتون گذاشتن خودتون مطالعه کنید. زبانهای کاملا بی ربط رو دارن به زور و ضرب فرمولسازی و استنباطهای خیلی خنده دار و غیر علمی به هم وصل میکنند

بهد کجا رو داریم، اینجا رو داریم، یک کلمه نیست بگی از توی وپهلوی اومده، اینا رو ریزشو در اوردیم همه ترکی هست، یعنی گرامر دری کلا ترکیه. کلا. من واقعا موندم شما چجوری میاید میگید پهلوی تمامی این کلمات از هم مشتق شده هستند.
از همین کی. کو. که کلمه کس و کسی درست شده با فرمول زبان ترکی
کلمه ای که توی بالا گفته شده کتاروم هست هیچ ربطی به کدام ندارد.
سنینکی یعنی مال تو
سنینکیدان یعنی یکی از کالاهای مال تو
با توجه به خماهماهنگی اوایی به سه فرم میشه استفاده کرد
سنینکودان، کودان و کودام. اگر این کلمات از پهلوی هستند چرا هر کدوم سه مدل دارند و با هماهنگی اوایی صرف میشن
...
[مشاهده متن کامل]

چه، چی، چو
که، کی، کو
اصلا ربطی به پهلوی نداره. اینها با ساختار التصاقی ساخته شده اند بعد فقط یک کلمه نیست بگی بیین اینجاست همه به هم مرتبط هستند این مدل کلمات
کی، کس، کسی،
چه، چو، . چی، چند، چندتن، چندین، چندم

کلمه ترکی هست هیچ ربطی به پهلوی و اوستایی ندارد. تمامی ضمایر مشتقی از ترکی. تمامی که، کی، کو، چه، چی، چو، چند، کدام، کدان، همه ترکی هست، پسوند کی از پسوندهای رایج ترکی هست که جای ضمیر میشینه و اینا رو میسازه. این کلمات ترکیبی هستند.
بررسیِ واژگانِ " کَتامَ، کَتام، کَدام، کُدام، کَتارَ ، کَتار، کَدار، اَتارَ، اَتار، اَدار، اَداری که، کَدار - ایز ( - ایو ) " و پیشنهادِ واژه " اَتام/اَدام" و " اَتامی/اَدامی که" :
1 - واژگانِ " کَتامَ، کَتام، کَدام، کُدام" :
...
[مشاهده متن کامل]

ما در زبانِ اوستایی واژه یِ " کَتامَ :katāma " را به چمِ " کُدام ( از چندتا ) ، چه کسی ( از چندتا ) " داشته ایم که از تکواژهایِ زیر ساخته شده است:
1. 1 - " کَ / که : ka " : " کَ/که " در زبانِ اوستایی به چمِ " چه، چی، چه کسی" بوده است؛ این واژه ریشه ی بسیاری از واژگانِ پارسی است که از آنها می توان" چی: čē " ، " چه : ča " ، " کی: ki "، " کو: ku" را برشمرد.
2. 1 - " تامَ : tāma " : این واژه خود با پسوندِ اوستایی " تمَ : təma " و با پسوندِ " توم: tum /دوم:dum" در زبانِ پارسیِ میانه همپیوند و همریشه است که واژگانِ نامبرده همگی به چمِ " - تَرین " هستند و همان کارایی را دارند که پسوندِ " - تَرین" در پارسی دارد. چنانکه می دانید، پسوندِ " - ترین" ، بمانند پسوندِ " تم/توم/دوم"، محمولی چند موضعی ( دو یا بیشتر ) را بازنمایی می کند. ( پسوندِ " توم/دوم" به ریختِ " تُم/دُم" در پارسیِ نوین آمدنی هست. )
" کَتامَ" ( اوستایی ) در زبانِ پارسیِ میانه به ریخت " کَتام: katām / کَدام : kadām " و در پارسیِ نوین به ریختِ " کُدام : kudam " آمده است.
2 - واژگانِ " اَتارَ، اَتار، اَدار، اَداری که " :
در زبانِ اوستایی " اَتارَ :atāra " به چمِ " آنی از دوتا، یکی از این دو ، آنی از این دو، یکی از دو تا " بوده است؛ واژه یِ " اَتارَ " از تکواژهایِ زیر ساخته شده است:
1. 2 - " اَ :a " : " اَ " در نقشِ " فَرنامها ( =ضمیرها ) : Pronomen " در زبانِ اوستایی بکار می رفته و به زبانِ پارسیِ میانه به چمِ " این، آن، اوی ( =او ) ، آنِ اوی، آنِ خویش، اوشان ( =ایشان ) ، آنِ اوشان ( = آنِ ایشان ) ، آنِ اَماک ( = آنِ ما ) " آمده است ( در واژگانِ این پیام، پیشوندِ " اَ:a" به چمِ " این، آن" است ) . در برابرِ فرنامِ " اَ:a" در زبانِ اوستایی" اَوَ:ava" را داریم ( برای نمونه ن. ک یَشت اوستا Yt. 1. 16 ) .
2. 2 - " تارَ : tāra " : این واژه با واژگانِ " tarə̄ " ( اوستاییِ کهن ) ، " tarō ، tarə " ( اوستاییِ جوان ) ، " tarah " ( پارسیِ باستان ) و " - تَر:tar - " در زبانِ پارسیِ میانه - نوین همپیوند و همریشه است و چنانکه می دانید پسوندِ " - تَر " در زبانِ پارسی محمولی دو موضعی را بازنمایی می کند ( برای آگاهیِ بیشتر "نکته ی3 " را در زیر بخوانید ) .
واژه یِ اوستاییِ " اَتارَ " در زبانِ پارسیِ میانه به ریختِ " اَتار:atār / اَدار: aδār " آمده است.
در همین راستا، ما واژه یِ " aδār ē kē " را در زبانِ پارسیِ میانه به چمِ " آنی از دوتا که " داریم. واژه یِ " اَتار/ اَدار " در پارسیِ نوین به همین ریخت آمدنی است و واژه یِ " aδār ē kē " در پارسیِ نوین به ریختِ " اَداری که" آمدنی است.
نکته1: کارل زالمان گفته است که واژه یِ " یَتارو: yatārō " در یَشت اوستا ( Yt. 14. 44 ) ، به زبانِ پارسیِ میانه با " aδār ē kē " ( = اَداری که ) اوزوارده ( =توضیح داده ) می شود.
3 - واژگانِ " کَتارَ، کَتار، کَدار " :
ما در زبانِ اوستایی واژه یِ " کَتارَ : katāra " را به چمِ " کُدامیک ( از دوتا ) ، کُدام ( از این دو ) ، چه کسی ( از دو تا/از این دو ) " داریم که از تکواژهایِ زیر ساخته شده است:
1. 3 - " کَ / که : ka " : در بخشِ 1. 1 در بالا به آن پرداخته شد.
2. 3 - " تارَ : :tāra : در بخش 2. 2 در بالا به آن پرداخته شد.
واژه یِ اوستاییِ " کَتارَ: katāra " در زبانِ پارسیِ میانه به ریختِ " کَتار: katār / کَدار: kadār " آمده است. این واژه در زبانِ پارسیِ نوین به ریختهایِ " کَدار:kadār / کُدار: kudar" آمدنی است ( آنچنانکه " کَدام:kadām " به " کُدام: kudam " دگر شده است ) .
نکته 2 : در این راستا، گرنوت ویندفُر واژه یِ " کَدار - ایز ( - ایو ) : kadār - iz ( - ēw ) " در زبانِ پارسی میانه را به چمِ " هر کدام ( =which - ever ) " گرفته است؛ به سخنِ باریکتر: " هرکدام ( از دو تا/از این دو ) ".
. . . . . . . . . . . . . . . . .
پیشنهادِ واژه:
برپایه یِ بخشهایِ " 1" و " 2" در بالا، می توان بهمان گونه ای که ما واژه یِ " اَتار/اَدار" را داریم، واژه یِ " اَتام/اَدام" را به چمِ " آنی از چندتا ( دو یا بیشتر ) ، یکی از چندتا ( دو یا بیشتر ) " بسازیم و همچنین می توانیم بمانندِ " اَتاری/ اَداری که"واژه یِ " اَتامی/ اَدامی که" را به چمِ " آنی از چندتا ( دو یا بیشتر ) که" بسازیم. واژگانِ نامبرده یِ بالا بسیار می توانند در زبانِ پارسیِ نوین کارآمد باشند.
. . . . . . . . . . . . .
نکته 3: ( پیرامونِ پسوندِ " تَر" ) :
شاید دوستان بگویند که ما می توانیم " تَر، تَری" را برای همسنجیِ بیشتر از دو تا بکار ببریم و برای نمونه بگوییم:
a از b و c، کوچکتر است. ( =الف )
ولی باید بدانید که " کوچکتر بودن " در دانشِ مزداهی ( =ریاضی ) نیز محمولی دو موضعی است و گزاره یِ بالا خود از دو گزاره یِ اتمیِ زیر ساخته شده است:
a از b کوچکتر است؛ ( ب )
a از c کوچکتر است؛ ( پ )
که درپیِ همیوزشِ ( =ترکیبِ عطفیِ ) دو گزاره یِ ( ب ) و ( پ ) گزاره یِ ( الف ) بدست می آید.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پَسگشتها:
1 - ستونهایِ 422 تا 427 و ستونهایِ 433 و 434 از نبیگِ " فرهنگنامه زبانِ ایرانیِ کهن" ( کریستین بارتولومه )
( برایِ پیشوندِ " اَ: a " در بخش 1. 2 در بالا به ستونهای 1 تا 11 از پسگشتِ 1 بنگرید. )
2 - روبرگهایِ 271 ، 292 از نبیگِ " Grundriss der iranischen Philologie " ( بخش سوم. پارسیِ میانه از کارل زالمان )
3 - روبرگِ 59 از نبیگِ " فرهنگ واژه های اوستا"
4 - روبرگِ 210 از نبیگ " زبانهای ایرانی " ( گرنوت ویندفُر )
. . . . . . . . . . . . . . . .
فرتورِ نخست درباره ی واژگان " کَتامَ، کتام، کدام، کَتارَ ، کتار، کدار، کَدار - ایز ( - ایو ) " است؛
فرتورِ دوم درباره یِ واژگان " اَتارَ، اَتار، اَدار، اَداری که" است؛
فرتورِ سوم درباره یِ تکواژ " کَ/که:ka " در واژگانِ بالا است؛
فرتورِ چهارم درباره یِ پیشوندِ " اَ:a " در واژگانِ " اَتارَ، اَتار، اَدار " است.

کدامکدامکدامکدام
آقای بختیاری این ترجمه ها دراختیارماهم هست برای فارسی وعربی فقط انگلیسی وتک وتوک فرانسه جواب میدهیونانی جواب نمیده ما با یونانی فقط تعداد کمی مشترک داریم که ازنا گ فتند مثلا در وdoor در یونانی پورتال گفته
...
[مشاهده متن کامل]
میشه ببین چقدر فاصله است درباره مدروپسر ودختر و. . . . . . همینه جاش نیست خودت ببین اصاا ما با یونانی هم ریشه نیستیم

کدام کلمه پرسشی بمعنی جدا کردن وبریدن از بقیه است وقتی میگیم کدام میوه را میخوای یعنیcut down کدام را جدا کنم درمورد انسان جنس وووو
واژه کدام
معادل ابجد 65
تعداد حروف 4
تلفظ [kodām]
نقش دستوری ضمیر پرسشی
ترکیب ( صفت ) [پهلوی: katām]
مختصات ( کُ ) [ په . ] ( حر. )
آواشناسی kodAm
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
...
[مشاهده متن کامل]

منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
منبع عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی

کدام
Medicen
کدام . واژه ای ایرانی
که کردی کرمانجی آن که اوستایی هم هستش میشه ��� کیژان یا کیجان . . مثلا کدام آدم میشه کیژان کِس یا کَس k�jan kes
زیبا نیست؟زبان اجدادی ما؟
کدام: ( ( کدام در پهلوی در ریخت کتام katām و کتارkatār بکار می رفته است. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 334. )

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)