کداخدامنشی. [ ک َ خ ُ م َ ن ِ ] ( حامص مرکب ) چون کدخدایان رفتار کردن. || حل دعاوی مردم به طریق حکمیت و دوستانه. ( فرهنگ فارسی معین ). - با کدخدامنشی کاری را فیصل کردن ؛ کاری را به کدخدامنشی قطع و فصل کردن. ( یادداشت مؤلف ). انجام کاری به دوستی و از طریق حکمیت. ( از فرهنگ فارسی معین ).