کخم

لغت نامه دهخدا

کخم. [ ک َ ] ( ع مص ) راندن چیزی را از جای خود. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

راندن چیزی را از جای خود

پیشنهاد کاربران

بپرس