کخ ژنده

لغت نامه دهخدا

کخ ژنده. [ ک َ ژَ دَ / دِ ] ( اِ ) بمعنی دیو باشد که در مقابل پری است. ( برهان )( آنندراج ). || روان بد. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

بمعنی دیو باشد که در مقابل پری است . یا روان بد .

پیشنهاد کاربران

بپرس