کحط. [ ک َ ] ( ع اِ ) خشک سال. لغة فی القحط فصیحة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).کحط. [ ک َ ] ( ع مص ) خشک شدن و بازایستادن باران و خشکسال شدن. ( ناظم الاطباء ). لغت فصیحی است در قحط. ( از اقرب الموارد ). رجوع به قحط شود.