کج رفتن. [ ک َ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) بر صراط غیرمستقیم رفتن. رفتن براه ناراست : لاجرم چون ستاره راست بودنتواند که کج رود جدول.سعدی.بدنباله راستان کج مرو.سعدی.