کج تابی

/kajtAbi/

لغت نامه دهخدا

کج تابی. [ ک َ ] ( حامص مرکب ) بدرفتاری. پیچیدگی. سوء سلوک. ( یادداشت مؤلف ).
- کج تابی کردن با کسی ؛ بدرفتاری کردن با وی. سوء سلوک داشتن با او.

فرهنگ فارسی

بد تا کردن بد رفتاری کردن .

فرهنگ معین

( ~ . ) (حامص . ) بدرفتاری کردن .

پیشنهاد کاربران

سؤ رفتار
بد رفتاری
بد سلوکی
سؤنیت
سؤ طینت
. . . را که بر اثر کجتابی و ناسازگاری حاکم فارس و بندرعباس گسیخته شده بود. . .
سفر نامه شاردن

بپرس