کج بین. [ ک َ ] ( نف مرکب ) که کج بیند. احول. لوچ.کاج. ( ناظم الاطباء ). || آنکه خطا بیند. کسی که به خطا نگرد. ( فرهنگ فارسی معین ) : نیست کج بین را ز ناز آن بهشتی رو خبر ورنه هر چین جبین آغوش حوردیگرست.
صائب ( از آنندراج ).
فرهنگ معین
( ~. ) (ص فا. ) ۱ - آن که خطا بیند. ۲ - احول ، لوچ ، دوبین .
فرهنگ عمید
۱. (پزشکی ) = لوچ ۲. آن که به جنبه های منفی چیزی توجه می کند، بداندیش.