تکثرگرایی سیاسی ( به انگلیسی: Pluralism ) یک نوع نگرش فلسفی و سیاسی است که در فرم پایه ای بیانگر تنوع در افکار و پذیرش نظرات متعدد است.
کثرت گرایی به عنوان یک فلسفه سیاسی، به رسمیت شناختن و تأیید تنوع در یک بدنه سیاسی است که به نظر می رسد امکان همزیستی مسالمت آمیز منافع، اعتقادات و سبک های مختلف زندگی را فراهم می کند. در حالی که همه کثرت گرایان سیاسی از یک دموکراسی کثرت گرا حمایت نمی کنند اما این موضوع به علت اینکه دموکراسی اغلب به عنوان منصفانه ترین و مؤثرترین راه برای تعدیل بین ارزش های گسسته در نظر گرفته می شود؛ رایج است. همانطور که توسط آیزایا برلین، کثرت گرا مطرح می شود، "بیایید شجاعت جهل پذیرفته شده خود، تردیدها و عدم اطمینان های خود را داشته باشیم. حداقل می توانیم تلاش کنیم تا آنچه را که دیگران می خواهند کشف کنیم، با . . . این امکان را برای خودمان فراهم کنیم که . . . مردان را آنگونه که واقعاً هستند، با گوش دادن به آنها با دقت و همدردی، و درک آنها و زندگی و نیازهایشان بشناسید. » بنابراین پلورالیسم سعی می کند با اجتناب از افراط گرایی ( صرفاً پایبندی ) اعضای جامعه را تشویق کند تا با تفاوت های خود به یک ارزش، یا حداقل امتناع از به رسمیت شناختن دیگران به عنوان مشروع ) و درگیر شدن در گفتگو با حسن نیت کنار بیایند. کثرت گرایان همچنین به دنبال ساختن یا اصلاح نهادهای اجتماعی هستند تا اصول رقیب را منعکس و متعادل کنند.
... [مشاهده متن کامل]
تکثرگرایی در واقع یک مفهوم کلی و به معنای پذیرفتن گوناگونی است. این مفهوم به روش های مختلف و در مباحث گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد. در سیاست تکثرگرایی به معنای پذیرش گوناگونی علایق و عقاید در بین مردم است و می توان گفت تکثرگرایی سیاسی یکی از مهم ترین مشخصه های مردم سالاری مدرن به شمار می رود.
در سیاست مردم سالارانه، تکثرگرایی یک اصل راهنماست که به هم زیستی مسالمت آمیز علایق و عقاید مختلف می انجامد. برعکس اقتدارگرایی و پارتیکولاریسم ( دلبستگی به مرامی خاصی ) ، تکثرگرایی با پذیرش گوناگونی عقاید بر این اصل پافشاری می کند که اعضای یک جامعه می توانند اختلافات خود را با استفاده از گفتگو همسو سازند.
یکی از ابتدایی ترین استدلال ها در مورد تکثرگرایی سیاسی را جیمز مدیسون در مقالات «فدرالیست» ارائه کرده است. در این نوشتارها، مدیسون این بیم را ایجاد کرده که تحزب گرایی در نهایت به یک جنگ داخلی می انجامد و در ادامه گفتارش به جستجوی بهترین راه برای جلوگیری از وقوع چنین رخدادی پرداخته است. مدیسون این نکته را به اثبات رسانده که بهترین راه برای جلوگیری از حزب گرایی، ایجاد فضایی است که در آن به هیچ یک از احزاب اجازه مسلط شدن بر سیستم سیاسی را ندهیم. این عقیده تا حد زیادی تکیه بر تغییر دائم تأثیر گروه های سیاسی دارد به طوری که از تسلط یک گروه جلوگیری کرده و در نهایت به یک رقابت دائمی بینجامد.
کثرت گرایی به عنوان یک فلسفه سیاسی، به رسمیت شناختن و تأیید تنوع در یک بدنه سیاسی است که به نظر می رسد امکان همزیستی مسالمت آمیز منافع، اعتقادات و سبک های مختلف زندگی را فراهم می کند. در حالی که همه کثرت گرایان سیاسی از یک دموکراسی کثرت گرا حمایت نمی کنند اما این موضوع به علت اینکه دموکراسی اغلب به عنوان منصفانه ترین و مؤثرترین راه برای تعدیل بین ارزش های گسسته در نظر گرفته می شود؛ رایج است. همانطور که توسط آیزایا برلین، کثرت گرا مطرح می شود، "بیایید شجاعت جهل پذیرفته شده خود، تردیدها و عدم اطمینان های خود را داشته باشیم. حداقل می توانیم تلاش کنیم تا آنچه را که دیگران می خواهند کشف کنیم، با . . . این امکان را برای خودمان فراهم کنیم که . . . مردان را آنگونه که واقعاً هستند، با گوش دادن به آنها با دقت و همدردی، و درک آنها و زندگی و نیازهایشان بشناسید. » بنابراین پلورالیسم سعی می کند با اجتناب از افراط گرایی ( صرفاً پایبندی ) اعضای جامعه را تشویق کند تا با تفاوت های خود به یک ارزش، یا حداقل امتناع از به رسمیت شناختن دیگران به عنوان مشروع ) و درگیر شدن در گفتگو با حسن نیت کنار بیایند. کثرت گرایان همچنین به دنبال ساختن یا اصلاح نهادهای اجتماعی هستند تا اصول رقیب را منعکس و متعادل کنند.
... [مشاهده متن کامل]
تکثرگرایی در واقع یک مفهوم کلی و به معنای پذیرفتن گوناگونی است. این مفهوم به روش های مختلف و در مباحث گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد. در سیاست تکثرگرایی به معنای پذیرش گوناگونی علایق و عقاید در بین مردم است و می توان گفت تکثرگرایی سیاسی یکی از مهم ترین مشخصه های مردم سالاری مدرن به شمار می رود.
در سیاست مردم سالارانه، تکثرگرایی یک اصل راهنماست که به هم زیستی مسالمت آمیز علایق و عقاید مختلف می انجامد. برعکس اقتدارگرایی و پارتیکولاریسم ( دلبستگی به مرامی خاصی ) ، تکثرگرایی با پذیرش گوناگونی عقاید بر این اصل پافشاری می کند که اعضای یک جامعه می توانند اختلافات خود را با استفاده از گفتگو همسو سازند.
یکی از ابتدایی ترین استدلال ها در مورد تکثرگرایی سیاسی را جیمز مدیسون در مقالات «فدرالیست» ارائه کرده است. در این نوشتارها، مدیسون این بیم را ایجاد کرده که تحزب گرایی در نهایت به یک جنگ داخلی می انجامد و در ادامه گفتارش به جستجوی بهترین راه برای جلوگیری از وقوع چنین رخدادی پرداخته است. مدیسون این نکته را به اثبات رسانده که بهترین راه برای جلوگیری از حزب گرایی، ایجاد فضایی است که در آن به هیچ یک از احزاب اجازه مسلط شدن بر سیستم سیاسی را ندهیم. این عقیده تا حد زیادی تکیه بر تغییر دائم تأثیر گروه های سیاسی دارد به طوری که از تسلط یک گروه جلوگیری کرده و در نهایت به یک رقابت دائمی بینجامد.