کثاب
لغت نامه دهخدا
کثاب. [ ک ُ] ( ع ص ، اِ ) بسیار. ( منتهی الارب ). کثیر. ( از اقرب الموارد ). هر چیز بسیار فراهم آمده. ( ناظم الاطباء ).
کثاب. [ ک ُ ] ( اِخ ) موضعی است به نجد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( معجم البلدان ).
کثاب. [ ک ُث ْ ثا / ک َث ْ ثا ] ( ع ص ) تیر بی پیکان و بی پر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). تیرسرگرد بی پر که کودکان بدان تیراندازی کنند. ( ناظم الاطباء ). کُتّاب. رجوع به کُتّاب در همین معنی شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید