درود عرض ادب و احترام و شادباش خدمت همه مردم سرزمین مادری. بهار، بهانه ای برای فرصتی دوباره است، تا به خود بهایی بدهیم؛ و غبار خستگی بتکانیم و احساسی نو بپوشیم و با هم مهربانتر باشیم. . .
نوروز، یادآور تجدید حیات و نشانه ای از قدرت خداوند در آفرینش است و یادگار نیاکان و جشن کهن ایرانی، در نوروز باستانی، که نمادی از پایان آفرینش و کمال طبیعت است، و ششمین روز فروردین، در تقویم باستانی، با نام خرداد روز، به نام روز امید، روز کمال یادآور شکوه آفرینش و نور دل ها پر از شادی، جان ها پر از شور، روز نیایش و شکرگزاری به درگاه خداوند است، ایرانیان باستان در این روز، پس از پنج روز جشن و سرور، به شکرانه اتمام آفرینش و به امید خیر و برکت در سال نو، به نیایش و شادمانی می پرداختند. همچنین، برخی بر این باورند که در این روز، خداوند آفرینش جهان را به پایان رسانده است. در این روز مبارک، با دلی پاک و نیتی خالص، برای سلامتی، سعادت و موفقیت خود و عزیزانمان دعا می کنیم. از خداوند متعال مسئلت داریم که دلهایمان را به نور ایمان منور و سالی سرشار از خیر و برکت برای همه مان رقم زند. توفیق بندگی خالصانه را به ما عطا فرماید و در راه خیر و نیکوکاری یاری مان کند. آرزو می کنم سالی پر از برکت، رونق و کامیابی داشته باشید. . .
... [مشاهده متن کامل]
نوروزتان خجسته باد و سالی سرشار از برکت، سلامتی و سعادت
نوروز، یادآور تجدید حیات و نشانه ای از قدرت خداوند در آفرینش است و یادگار نیاکان و جشن کهن ایرانی، در نوروز باستانی، که نمادی از پایان آفرینش و کمال طبیعت است، و ششمین روز فروردین، در تقویم باستانی، با نام خرداد روز، به نام روز امید، روز کمال یادآور شکوه آفرینش و نور دل ها پر از شادی، جان ها پر از شور، روز نیایش و شکرگزاری به درگاه خداوند است، ایرانیان باستان در این روز، پس از پنج روز جشن و سرور، به شکرانه اتمام آفرینش و به امید خیر و برکت در سال نو، به نیایش و شادمانی می پرداختند. همچنین، برخی بر این باورند که در این روز، خداوند آفرینش جهان را به پایان رسانده است. در این روز مبارک، با دلی پاک و نیتی خالص، برای سلامتی، سعادت و موفقیت خود و عزیزانمان دعا می کنیم. از خداوند متعال مسئلت داریم که دلهایمان را به نور ایمان منور و سالی سرشار از خیر و برکت برای همه مان رقم زند. توفیق بندگی خالصانه را به ما عطا فرماید و در راه خیر و نیکوکاری یاری مان کند. آرزو می کنم سالی پر از برکت، رونق و کامیابی داشته باشید. . .
... [مشاهده متن کامل]
نوروزتان خجسته باد و سالی سرشار از برکت، سلامتی و سعادت
چله شو �یلدا�
سرزمین های هم فرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام �شب چله� یا �شب یلدا� نام می برند که همزمان با شب انقلاب زمستانی است.
به دلیل دقت گاهشماری ایرانی و انطباق کامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سال ها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سی ام آذرماه و بامداد یکم دی ماه است. هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند که مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می شود؛ اما می دانیم که در باورهای کهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمی شده است. جشن شب چله، همچون بسیاری از آیین های ایرانی، ریشه در رویدادی کیهانی دارد.
... [مشاهده متن کامل]
خورشید در حرکت سالانه خود، در آخر پاییز به پایین ترین نقطه افق جنوب شرقی می رسد که موجب کوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریکی شب می شود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بسوی شمال شرقی باز می گردد که نتیجه آن افزایش روشنایی روز و کاهش شب است.
به عبارت دیگر، در شش ماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانه روز خورشید اندکی پایین تر از محل پیشین خود در افق طلوع می کند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایین ترین حد جنوبی خود با فاصله 5/23 درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد. از این روز به بعد، مسیر جابجایی های طلوع خورشید معکوس شده و مجدداً بسوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز می گردد. آغاز بازگردیدن خورشید بسوی شمال شرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته می شد و آنرا گرامی و فرخنده می داشتند.
در گذشته، آیین هایی در این هنگام برگزار می شده است که یکی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی که از لازمه های آن، حضور کهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد کهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراکی های فراوان برای بیداری درازمدت که همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند.
بسیاری از ادیان نیز به شب چله مفهومی دینی دادند. در آیین میترا ( و بعدها با نام کیش مهر ) ، نخستین روز زمستان به نام �خوره روز� ( خورشید روز ) ، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار می آمده است و امروزه کارکرد خود را در تقویم میلادی که ادامه گاهشماری میترایی است و حدود چهارصد سال پس از مبدأ میلادی به وجود آمده؛ ادامه می دهد
فرقه های گوناگون عیسوی، با تفاوت هایی، زادروز مسیح را در یکی از روزهای نزدیک به انقلاب زمستانی می دانند و همچنین جشن سال نو و کریسمس را همچون تقویم کهن سیستانی در همین هنگام برگزار می کنند. به روایت بیرونی، مبدأ سالشماری تقویم کهن سیستانی از آغاز زمستان بوده و جالب اینکه نام نخستین ماه سال آنان نیز �کریست� بوده است. منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز می گردد و پیش از آن، آنگونه که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل کرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است.
نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام �دی� به معنای دادار/خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه می گیرد.
نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک، قهرمان بزرگ ملی ایران بوده اند، سخت گرامی و بزرگ دانسته می شد و از آن با نام �خرم روز� یاد می کرده و آیین هایی ویژه داشته اند. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستانی هنوز در میان برخی اقوام دیده می شود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان ( در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان ) است. همچنین در تقویم کهن ارمنیان نیز از نخستین ماه سال نو با نام �ناواسارد� یاد شده است که با واژه اوستایی �نوسرذه� به معنای �سال نو� در پیوند است.
هر چند برگزاری مراسم شب چله و میلاد خورشید در سنت دینی زرتشتیان پذیرفته نشده است؛ اما خوشبختانه اخیراً آنان نیز می کوشند تا این مراسم را همچون دیگر ایرانیان برگزار کنند. البته در شبه تقویم نوظهوری که برخی زرتشتیان از آن استفاده می کنند و دارای سابقه تاریخی در ایران نیست، زمان شب چله با 24 آذرماه مصادف می شود که نه با تقویم طبیعی انطباق دارد و نه با گاهشماری دقیق ایرانی و نه با گفتار ابوریحان بیرونی که از شب چله با نام �عید نود روز� یاد می کند. از آنرو که فاصله شب چله با نوروز، نود روز است.
در دوران باستان بناهایی برای سنجش رسیدن خورشید به مواضع سالانه و استخراج تقویم ساخته می شده که یکی از مهمترین آنها چارتاقی نیاسر کاشان است که فعلاً تنها بنای سالم باقی مانده در این زمینه در ایران است. ( نظام گاهشماری در چارتاقی های ایران ) ، نشان می دهد که این بنا بگونه ای طراحی و ساخته شده است که می توان زمان رسیدن خورشید به برخی از مواضع سالانه و نیز نقطه انقلاب زمستانی و آغاز سال نو میترایی را با دقت تماشا و تشخیص داد. چارتاقی نیاسر بنایی است که تولد خورشید بگونه ای ملموس و قابل تماشا در آن دیده می شود.
معمولاً در شب یلدا رسم بر این است که صاحب خانه، دیوان حافظ را به بزرگتر فامیل که سواد دارد، می دهد. سپس هر یک از میهمانان نیت کرده و بزرگِ مجلس، این جمله را می گوید و تفعلی به گنجینه حافظ می زند: �ای حافظِ شیرازی/ تو محرم هر رازی/ بر ما نظر اندازی/ قسم به قرآن مجیدی که در سینه داری. . . � یا هر چیزی شبیه به این. این رسم یکی از رسوم پرطرفدار شب یلدا است که سرگرمی خوبی برای خانواده ها در این شب بلند سال است.
یلدا و جشن هایی که در این شب برگزار می شود، یک سنت باستانی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می کردهاند. در این باور یلدا روز تولد خورشید و بعدها تولد میترا یا مهر است.
این جشن در ماه پارسی �دی� قرار دارد که نام آفریننده در زمان پیش از زرتشتیان بوده است که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد.
نور، روز و روشنایی خورشید، نشانه هایی از آفریدگار بود در حالی که شب، تاریکی و سرما نشانه هایی از اهریمن. مشاهده تغییرات مداوم شب و روز مردم را به این باور رسانده بود که شب و روز یا روشنایی و تاریکی در یک جنگ همیشگی به سر می برند. روزهای بلندتر روزهای پیروزی روشنایی بود، در حالی که روزهای کوتاه تر نشانه ای از غلبهٔ تاریکی.
یلدا برگرفته از واژهای سریانی است و مفهوم آن �میلاد� است ( زیرا برخی معتقدند که مسیح در این شب به دنیا آمد ) . ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر �میترا� میپنداشتند و به همین دلیل این شب را جشن میگرفتند و گرد آتش جمع میشدند و شادمانه رقص و پایکوبی می کردند. آن گاه خوانی الوان می گستردند و � میزد� نثار می کردند. �میزد� نذری یا ولیمهای بود غیر نوشیدنی، مانند گوشت و نان و شیرینی و حلوا، و در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فرآوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، از جمله خوراک مقدس و آیینی ویژه ای که آن را �میزد� می نامیدند، بر سفره جشن می نهادند.
باوری بر این مبنا نیز بین مردم رایج بود که در شب یلدا، قارون ( ثروتمند افسانه ای ) ، در جامه کهنه هیزم شکنان به در خانه ها می آید و به مردم هیزم می دهد، و این هیزم ها در صبح روز بعد از شب یلدا، به شمش زر تبدیل می شود، بنابراین، باورمندان به این باور، شب یلدا را تا صبح به انتظار از راه رسیدن هیزم شکن زربخش و هدیه هیزمین خود بیدار می ماندند و مراسم جشن و سرور و شادمانی بر پا می کردند.
جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شبنشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار میشود. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه های گوناگون است که همه جنبهٔ نمادی دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری آن، آینده گویی می کنند.
یلدای ایرانی، شبی که خورشید از نو زاده می شود
یلدا در افسانه ها و اسطوره های ایرانی حدیث میلاد عشق است که هر سال در �خرم روز� مکرر می شود.
�ماه دلداده مهر است و این هر دو سر بر کار خود دارند که زمان کار ماه شب است و مهر روزها بر می آید. ماه بر آن است که سحرگاه، راه بر مهر ببندد و با او در آمیزد، اما همیشه در خواب می ماند و روز فرا می رسد که ماه را در آن راهی نیست.
سرانجام ماه تدبیری می اندیشد و ستاره ای را اجیر می کند، ستاره ای که اگر به آسمان نگاه کنی همیشه کنار ماه قرار دارد و عاقبت نیمه شبی ستاره، ماه را بیدار می کند و خبر نزدیک شدن خورشید را به او می دهد. ماه به استقبال مهر می رود و راز دل می گوید و دلبری می کند و مهر را از رفتن باز می دارد. در چنین زمانی است که خورشید و ماه کار خود را فراموش می کنند و عاشقی پیشه می کنند و مهر دیر بر می آید و این شب، �یلدا� نام می گیرد. از آن زمان هر سال مهر و ماه تنها یک شب به دیدار یکدیگر می رسند و هر سال را فقط یک شب بلند و سیاه وطولانی است که همانا شب یلداست. �
یلدا در افسانه ها و اسطوره های ایرانی حدیث میلاد عشق است که هر سال در �خرم روز� مکرر می شود.
در زمان ابوریحان بیرونی به دی ماه، �خور ماه� ( خورشید ماه ) نیز می گفتند که نخستین روز آن خرم روز نام داشت و ماهی بود که آیین های بسیاری در آن برگزار می شد. از آن جا که خرم روز، نخستین روز دی ماه، بلندترین شب سال را پشت سر دارد پیوند آن با خورشید معنایی ژرف می یابد. از پس بلندترین شب سال که یلدا نامیده می شود خورشید از نو زاده می شود و طبیعت دوباره آهنگ زندگی ساز می کند و خرمی جهان را فرا می گیرد.
لازم به ذکر است یلدا در سرزمین های فلات ایران روسیه و دیگر کشورها با پیشینه ی تاریخی برگزار می شود.
سرزمین های هم فرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام �شب چله� یا �شب یلدا� نام می برند که همزمان با شب انقلاب زمستانی است.
به دلیل دقت گاهشماری ایرانی و انطباق کامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سال ها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سی ام آذرماه و بامداد یکم دی ماه است. هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند که مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می شود؛ اما می دانیم که در باورهای کهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمی شده است. جشن شب چله، همچون بسیاری از آیین های ایرانی، ریشه در رویدادی کیهانی دارد.
... [مشاهده متن کامل]
خورشید در حرکت سالانه خود، در آخر پاییز به پایین ترین نقطه افق جنوب شرقی می رسد که موجب کوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریکی شب می شود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بسوی شمال شرقی باز می گردد که نتیجه آن افزایش روشنایی روز و کاهش شب است.
به عبارت دیگر، در شش ماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانه روز خورشید اندکی پایین تر از محل پیشین خود در افق طلوع می کند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایین ترین حد جنوبی خود با فاصله 5/23 درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد. از این روز به بعد، مسیر جابجایی های طلوع خورشید معکوس شده و مجدداً بسوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز می گردد. آغاز بازگردیدن خورشید بسوی شمال شرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته می شد و آنرا گرامی و فرخنده می داشتند.
در گذشته، آیین هایی در این هنگام برگزار می شده است که یکی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی که از لازمه های آن، حضور کهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد کهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراکی های فراوان برای بیداری درازمدت که همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند.
بسیاری از ادیان نیز به شب چله مفهومی دینی دادند. در آیین میترا ( و بعدها با نام کیش مهر ) ، نخستین روز زمستان به نام �خوره روز� ( خورشید روز ) ، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار می آمده است و امروزه کارکرد خود را در تقویم میلادی که ادامه گاهشماری میترایی است و حدود چهارصد سال پس از مبدأ میلادی به وجود آمده؛ ادامه می دهد
فرقه های گوناگون عیسوی، با تفاوت هایی، زادروز مسیح را در یکی از روزهای نزدیک به انقلاب زمستانی می دانند و همچنین جشن سال نو و کریسمس را همچون تقویم کهن سیستانی در همین هنگام برگزار می کنند. به روایت بیرونی، مبدأ سالشماری تقویم کهن سیستانی از آغاز زمستان بوده و جالب اینکه نام نخستین ماه سال آنان نیز �کریست� بوده است. منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز می گردد و پیش از آن، آنگونه که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل کرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است.
نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام �دی� به معنای دادار/خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه می گیرد.
نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک، قهرمان بزرگ ملی ایران بوده اند، سخت گرامی و بزرگ دانسته می شد و از آن با نام �خرم روز� یاد می کرده و آیین هایی ویژه داشته اند. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستانی هنوز در میان برخی اقوام دیده می شود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان ( در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان ) است. همچنین در تقویم کهن ارمنیان نیز از نخستین ماه سال نو با نام �ناواسارد� یاد شده است که با واژه اوستایی �نوسرذه� به معنای �سال نو� در پیوند است.
هر چند برگزاری مراسم شب چله و میلاد خورشید در سنت دینی زرتشتیان پذیرفته نشده است؛ اما خوشبختانه اخیراً آنان نیز می کوشند تا این مراسم را همچون دیگر ایرانیان برگزار کنند. البته در شبه تقویم نوظهوری که برخی زرتشتیان از آن استفاده می کنند و دارای سابقه تاریخی در ایران نیست، زمان شب چله با 24 آذرماه مصادف می شود که نه با تقویم طبیعی انطباق دارد و نه با گاهشماری دقیق ایرانی و نه با گفتار ابوریحان بیرونی که از شب چله با نام �عید نود روز� یاد می کند. از آنرو که فاصله شب چله با نوروز، نود روز است.
در دوران باستان بناهایی برای سنجش رسیدن خورشید به مواضع سالانه و استخراج تقویم ساخته می شده که یکی از مهمترین آنها چارتاقی نیاسر کاشان است که فعلاً تنها بنای سالم باقی مانده در این زمینه در ایران است. ( نظام گاهشماری در چارتاقی های ایران ) ، نشان می دهد که این بنا بگونه ای طراحی و ساخته شده است که می توان زمان رسیدن خورشید به برخی از مواضع سالانه و نیز نقطه انقلاب زمستانی و آغاز سال نو میترایی را با دقت تماشا و تشخیص داد. چارتاقی نیاسر بنایی است که تولد خورشید بگونه ای ملموس و قابل تماشا در آن دیده می شود.
معمولاً در شب یلدا رسم بر این است که صاحب خانه، دیوان حافظ را به بزرگتر فامیل که سواد دارد، می دهد. سپس هر یک از میهمانان نیت کرده و بزرگِ مجلس، این جمله را می گوید و تفعلی به گنجینه حافظ می زند: �ای حافظِ شیرازی/ تو محرم هر رازی/ بر ما نظر اندازی/ قسم به قرآن مجیدی که در سینه داری. . . � یا هر چیزی شبیه به این. این رسم یکی از رسوم پرطرفدار شب یلدا است که سرگرمی خوبی برای خانواده ها در این شب بلند سال است.
یلدا و جشن هایی که در این شب برگزار می شود، یک سنت باستانی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می کردهاند. در این باور یلدا روز تولد خورشید و بعدها تولد میترا یا مهر است.
این جشن در ماه پارسی �دی� قرار دارد که نام آفریننده در زمان پیش از زرتشتیان بوده است که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد.
نور، روز و روشنایی خورشید، نشانه هایی از آفریدگار بود در حالی که شب، تاریکی و سرما نشانه هایی از اهریمن. مشاهده تغییرات مداوم شب و روز مردم را به این باور رسانده بود که شب و روز یا روشنایی و تاریکی در یک جنگ همیشگی به سر می برند. روزهای بلندتر روزهای پیروزی روشنایی بود، در حالی که روزهای کوتاه تر نشانه ای از غلبهٔ تاریکی.
یلدا برگرفته از واژهای سریانی است و مفهوم آن �میلاد� است ( زیرا برخی معتقدند که مسیح در این شب به دنیا آمد ) . ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر �میترا� میپنداشتند و به همین دلیل این شب را جشن میگرفتند و گرد آتش جمع میشدند و شادمانه رقص و پایکوبی می کردند. آن گاه خوانی الوان می گستردند و � میزد� نثار می کردند. �میزد� نذری یا ولیمهای بود غیر نوشیدنی، مانند گوشت و نان و شیرینی و حلوا، و در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فرآوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، از جمله خوراک مقدس و آیینی ویژه ای که آن را �میزد� می نامیدند، بر سفره جشن می نهادند.
باوری بر این مبنا نیز بین مردم رایج بود که در شب یلدا، قارون ( ثروتمند افسانه ای ) ، در جامه کهنه هیزم شکنان به در خانه ها می آید و به مردم هیزم می دهد، و این هیزم ها در صبح روز بعد از شب یلدا، به شمش زر تبدیل می شود، بنابراین، باورمندان به این باور، شب یلدا را تا صبح به انتظار از راه رسیدن هیزم شکن زربخش و هدیه هیزمین خود بیدار می ماندند و مراسم جشن و سرور و شادمانی بر پا می کردند.
جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شبنشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار میشود. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه های گوناگون است که همه جنبهٔ نمادی دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری آن، آینده گویی می کنند.
یلدای ایرانی، شبی که خورشید از نو زاده می شود
یلدا در افسانه ها و اسطوره های ایرانی حدیث میلاد عشق است که هر سال در �خرم روز� مکرر می شود.
�ماه دلداده مهر است و این هر دو سر بر کار خود دارند که زمان کار ماه شب است و مهر روزها بر می آید. ماه بر آن است که سحرگاه، راه بر مهر ببندد و با او در آمیزد، اما همیشه در خواب می ماند و روز فرا می رسد که ماه را در آن راهی نیست.
سرانجام ماه تدبیری می اندیشد و ستاره ای را اجیر می کند، ستاره ای که اگر به آسمان نگاه کنی همیشه کنار ماه قرار دارد و عاقبت نیمه شبی ستاره، ماه را بیدار می کند و خبر نزدیک شدن خورشید را به او می دهد. ماه به استقبال مهر می رود و راز دل می گوید و دلبری می کند و مهر را از رفتن باز می دارد. در چنین زمانی است که خورشید و ماه کار خود را فراموش می کنند و عاشقی پیشه می کنند و مهر دیر بر می آید و این شب، �یلدا� نام می گیرد. از آن زمان هر سال مهر و ماه تنها یک شب به دیدار یکدیگر می رسند و هر سال را فقط یک شب بلند و سیاه وطولانی است که همانا شب یلداست. �
یلدا در افسانه ها و اسطوره های ایرانی حدیث میلاد عشق است که هر سال در �خرم روز� مکرر می شود.
در زمان ابوریحان بیرونی به دی ماه، �خور ماه� ( خورشید ماه ) نیز می گفتند که نخستین روز آن خرم روز نام داشت و ماهی بود که آیین های بسیاری در آن برگزار می شد. از آن جا که خرم روز، نخستین روز دی ماه، بلندترین شب سال را پشت سر دارد پیوند آن با خورشید معنایی ژرف می یابد. از پس بلندترین شب سال که یلدا نامیده می شود خورشید از نو زاده می شود و طبیعت دوباره آهنگ زندگی ساز می کند و خرمی جهان را فرا می گیرد.
لازم به ذکر است یلدا در سرزمین های فلات ایران روسیه و دیگر کشورها با پیشینه ی تاریخی برگزار می شود.
جشن تیرما سیزده شو ( تیرماسیزّه شو: سیزدهمین روز تیر ماه تبری برابر با 12 آبان شمسی ) یا جشن تیرگان تنها بازمانده ی جشن های ماهانه ی ایران باستان که توسط مردم مازندران همچنان برگزار می شود و به حیات خود ادامه می دهد.
... [مشاهده متن کامل]
در حوزه تمدن ایرانی، هر ماه سی روز و هر سال 12 ماه داشت و هر کدام از روزهای یک ماه، نامی داشتند و زمانی که در یک ماه، نام یک روز با نام آن ماه یکی می شد آن را جشن می گرفتند. شرح نام های هر روز یک ماه به این شکل است:
1. اورمزد 2. بهمن 3. اردیبهشت 4. شهریور 5. سپندارمذ 6. خرداد 7. اَمرداد 8. دی باذر 9. آذر 10. آبان 11. خور 12. ماه 13. تیر 14. گوش ( ایزد ) 15. دی به مهر 16. مهر 17. سروش 18. رشن 19. فروردین 20. بهرام 21. راه 22. باد 23. دی به دین 24. دین 25. ارد 26. اشتاد 27. آسمان 28. زامیاد 29. مهراسفند 30. انیران
این جشن را سالروز حماسه ی معین کردن مرز ایران و توران توسط تیراندازی آرش می دانند ( آثار الباقیه1 و التفهیم ابوریحان بیرونی ) و به قولی پیروزی فریدون بر ضحاک نیز در این روز اتفاق افتاده است .
مهمترین بخش جشن تیرماه سیزده شو در مازندران آماده کردن ۱۳نوع خوراکی و خوردن آن در طول شب به همراه جشن است. در این شب انواع شیرینی ها، تنقلات و میوه ها همانند پشت زیک ( تهیه شده از شیرۀ خرمالوی وحشی، مغز گردو، کنجد و شکر، پیسه گنده، تهیه شده از مغز پودر شدۀ گردو، برنج، آرد برنج، شکر یا عسل و . . . ) همچنین میوه ها و تنقلاتی مانند انار، پرتقال، خربزه، هندوانه، ازگیل ( کنس ) ، گندم برشته، کشمش، گردو، تخمه، شاهدانه، سنجد، حلوا و نخودچی تهیه و خورده می شود.
تمامی خانواده ها در این شب کنار هم جمع می شوند و تا پاسی از شب به خوردن تنقلات و گوش دادن به قصه و افسانه های بزرگ ترها سپری می شود، در گذشته در غروب روز سیزده بازیها و جشنهای متنوعی انجام می شد. این یکی از رسومات بانکدار این روستا می باشد
... [مشاهده متن کامل]
در حوزه تمدن ایرانی، هر ماه سی روز و هر سال 12 ماه داشت و هر کدام از روزهای یک ماه، نامی داشتند و زمانی که در یک ماه، نام یک روز با نام آن ماه یکی می شد آن را جشن می گرفتند. شرح نام های هر روز یک ماه به این شکل است:
1. اورمزد 2. بهمن 3. اردیبهشت 4. شهریور 5. سپندارمذ 6. خرداد 7. اَمرداد 8. دی باذر 9. آذر 10. آبان 11. خور 12. ماه 13. تیر 14. گوش ( ایزد ) 15. دی به مهر 16. مهر 17. سروش 18. رشن 19. فروردین 20. بهرام 21. راه 22. باد 23. دی به دین 24. دین 25. ارد 26. اشتاد 27. آسمان 28. زامیاد 29. مهراسفند 30. انیران
این جشن را سالروز حماسه ی معین کردن مرز ایران و توران توسط تیراندازی آرش می دانند ( آثار الباقیه1 و التفهیم ابوریحان بیرونی ) و به قولی پیروزی فریدون بر ضحاک نیز در این روز اتفاق افتاده است .
مهمترین بخش جشن تیرماه سیزده شو در مازندران آماده کردن ۱۳نوع خوراکی و خوردن آن در طول شب به همراه جشن است. در این شب انواع شیرینی ها، تنقلات و میوه ها همانند پشت زیک ( تهیه شده از شیرۀ خرمالوی وحشی، مغز گردو، کنجد و شکر، پیسه گنده، تهیه شده از مغز پودر شدۀ گردو، برنج، آرد برنج، شکر یا عسل و . . . ) همچنین میوه ها و تنقلاتی مانند انار، پرتقال، خربزه، هندوانه، ازگیل ( کنس ) ، گندم برشته، کشمش، گردو، تخمه، شاهدانه، سنجد، حلوا و نخودچی تهیه و خورده می شود.
تمامی خانواده ها در این شب کنار هم جمع می شوند و تا پاسی از شب به خوردن تنقلات و گوش دادن به قصه و افسانه های بزرگ ترها سپری می شود، در گذشته در غروب روز سیزده بازیها و جشنهای متنوعی انجام می شد. این یکی از رسومات بانکدار این روستا می باشد
جشن تیرما سیزده شو ( تیرماسیزّه شو: سیزدهمین روز تیر ماه تبری برابر با 12 آبان شمسی ) یا جشن تیرگان تنها بازمانده ی جشن های ماهانه ی ایران باستان که توسط مردم مازندران همچنان برگزار می شود و به حیات خود ادامه می دهد.
... [مشاهده متن کامل]
در حوزه تمدن ایرانی، هر ماه سی روز و هر سال 12 ماه داشت و هر کدام از روزهای یک ماه، نامی داشتند و زمانی که در یک ماه، نام یک روز با نام آن ماه یکی می شد آن را جشن می گرفتند. شرح نام های هر روز یک ماه به این شکل است:
1. اورمزد 2. بهمن 3. اردیبهشت 4. شهریور 5. سپندارمذ 6. خرداد 7. اَمرداد 8. دی باذر 9. آذر 10. آبان 11. خور 12. ماه 13. تیر 14. گوش ( ایزد ) 15. دی به مهر 16. مهر 17. سروش 18. رشن 19. فروردین 20. بهرام 21. راه 22. باد 23. دی به دین 24. دین 25. ارد 26. اشتاد 27. آسمان 28. زامیاد 29. مهراسفند 30. انیران
این جشن را سالروز حماسه ی معین کردن مرز ایران و توران توسط تیراندازی آرش می دانند ( آثار الباقیه1 و التفهیم ابوریحان بیرونی ) و به قولی پیروزی فریدون بر ضحاک نیز در این روز اتفاق افتاده است .
مهمترین بخش جشن تیرماه سیزده شو در مازندران آماده کردن ۱۳نوع خوراکی و خوردن آن در طول شب به همراه جشن است. در این شب انواع شیرینی ها، تنقلات و میوه ها همانند پشت زیک ( تهیه شده از شیرۀ خرمالوی وحشی، مغز گردو، کنجد و شکر، پیسه گنده، تهیه شده از مغز پودر شدۀ گردو، برنج، آرد برنج، شکر یا عسل و . . . ) همچنین میوه ها و تنقلاتی مانند انار، پرتقال، خربزه، هندوانه، ازگیل ( کنس ) ، گندم برشته، کشمش، گردو، تخمه، شاهدانه، سنجد، حلوا و نخودچی تهیه و خورده می شود.
تمامی خانواده ها در این شب کنار هم جمع می شوند و تا پاسی از شب به خوردن تنقلات و گوش دادن به قصه و افسانه های بزرگ ترها سپری می شود، در گذشته در غروب روز سیزده بازیها و جشنهای متنوعی انجام می شد. از جمله شب نشینی ها و لال شو. . .
... [مشاهده متن کامل]
در حوزه تمدن ایرانی، هر ماه سی روز و هر سال 12 ماه داشت و هر کدام از روزهای یک ماه، نامی داشتند و زمانی که در یک ماه، نام یک روز با نام آن ماه یکی می شد آن را جشن می گرفتند. شرح نام های هر روز یک ماه به این شکل است:
1. اورمزد 2. بهمن 3. اردیبهشت 4. شهریور 5. سپندارمذ 6. خرداد 7. اَمرداد 8. دی باذر 9. آذر 10. آبان 11. خور 12. ماه 13. تیر 14. گوش ( ایزد ) 15. دی به مهر 16. مهر 17. سروش 18. رشن 19. فروردین 20. بهرام 21. راه 22. باد 23. دی به دین 24. دین 25. ارد 26. اشتاد 27. آسمان 28. زامیاد 29. مهراسفند 30. انیران
این جشن را سالروز حماسه ی معین کردن مرز ایران و توران توسط تیراندازی آرش می دانند ( آثار الباقیه1 و التفهیم ابوریحان بیرونی ) و به قولی پیروزی فریدون بر ضحاک نیز در این روز اتفاق افتاده است .
مهمترین بخش جشن تیرماه سیزده شو در مازندران آماده کردن ۱۳نوع خوراکی و خوردن آن در طول شب به همراه جشن است. در این شب انواع شیرینی ها، تنقلات و میوه ها همانند پشت زیک ( تهیه شده از شیرۀ خرمالوی وحشی، مغز گردو، کنجد و شکر، پیسه گنده، تهیه شده از مغز پودر شدۀ گردو، برنج، آرد برنج، شکر یا عسل و . . . ) همچنین میوه ها و تنقلاتی مانند انار، پرتقال، خربزه، هندوانه، ازگیل ( کنس ) ، گندم برشته، کشمش، گردو، تخمه، شاهدانه، سنجد، حلوا و نخودچی تهیه و خورده می شود.
تمامی خانواده ها در این شب کنار هم جمع می شوند و تا پاسی از شب به خوردن تنقلات و گوش دادن به قصه و افسانه های بزرگ ترها سپری می شود، در گذشته در غروب روز سیزده بازیها و جشنهای متنوعی انجام می شد. از جمله شب نشینی ها و لال شو. . .
از این روستا چندین رود و رودخانه و نهر کوچک و بزرگ عبور می کند. که همی آنها جهت کشاورزی و آبیاری و مهمتر بران آبادانی و رونق این روستا و روستاهای مجاور دارای اهمیت بسیار زیادی است. سرچشمه همه اینها از رودخانه بزرگ تلار است که قسمتی از گدوگ و قسمتی دیگر از منطقه ییلاقی دراسله و شش رودبار و گلناب دره ی سوادکوه پرآب می شود و با عبور از مناطق گدوگ و ورسگ و سرخ آباد و دوآب و پل سفید و زی اب و شیرگاه و قائمشهر و کیاکلا و . . . به دریاچه خزر می ریزد.
... [مشاهده متن کامل]
تکه ای از پژوهشی در ادبیات عامیانه روستای کتی کته توسط دکتر فاطمه عبدالله پور
... [مشاهده متن کامل]
تکه ای از پژوهشی در ادبیات عامیانه روستای کتی کته توسط دکتر فاطمه عبدالله پور
کتی لته از دو کلمه متفاوت تشکیل شده است. کتی و لته. کتی به معنای بلندی است و لته به معنی زمین هایی که به تکه های کوچکتر تقسیم شده اند و گمان میرود که بیشتر برای اینکه بتوانند از لحاظ ابیاری و کشاورزی راحت تر دسترسی داشته باشند.
کتی به معنی بلندی و بالا سر و راس است
و لته به معنی هر قسمت کوچک و بزرگ زمین را میگویند . قسمتهایی از زمین های کشاورزی که به تکهای کوچکتر تقسبگ شده و نمای ان بصورت پله ایی می باشد
و لته به معنی هر قسمت کوچک و بزرگ زمین را میگویند . قسمتهایی از زمین های کشاورزی که به تکهای کوچکتر تقسبگ شده و نمای ان بصورت پله ایی می باشد