کتگر. [ ک َ گ َ ] ( ص مرکب ) بمعنی کتکار است که درودگر باشد. ( برهان ). کتگار. درودگر. ( فرهنگ جهانگیری ) ( ناظم الاطباء ). نجار. ( ناظم الاطباء ) :
ز هر جانور پیکر بیکران
ز ایوان درآویخته کتگران.اسدی ( از فرهنگ جهانگیری ).
رجوع به کتگار و کتکار و درودگر شود.