کتک کاری

/kotakkAri/

معنی انگلیسی:
affray, brawl, fracas, rough-and-tumble, punch-up, set-to

لغت نامه دهخدا

کتک کاری. [ ک ُ ت َ ] ( حامص مرکب ) عمل کتک کار. عمل زدن یکدیگر. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به کتک کاری کردن شود.
- کتک و کتک کاری ؛ عمل زدن و مضروب کردن یکدیگر. کار دو نفر که یکدیگر را زنند. رجوع به کتک کاری کردن شود.

فرهنگ فارسی

عمل کتک زدن

پیشنهاد کاربران

بپرس