کتره
/katre/
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
کتره. [ ک َ رَ / رِ ] ( ص ) به معنی پاره پاره و دریده است. ( آنندراج ). پاره پاره و ژنده. ( اوبهی ). و با قطره در لفظ و معنی انسب است چه قطره نیز پاره است و یحتمل قطره معرب کتره باشد. ( آنندراج ). و نیز در این معنی شاید مصحف لتره باشد. رجوع به لتره و رجوع به کتره کردن شود. || سخنان بی معنی و بی ترتیب که با هم ربطی ندارند. ( آنندراج ). بی معنی ( سخن ). بی ترتیب. ( فرهنگ فارسی معین ). گتره. رجوع به گتره و نیز رجوع به کتره ای شود.
کتره. [ ک َ ت َ رَ / رِ ] ( اِ ) ( در تداول مردم گیلان ) کفگیر چوبی. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) بی معنی ( سخن ) بی ترتیب
در تداول مردم گیلان کفگیر چوبی
فرهنگ معین
( ~ . )(ص . ) (عا. ) بی معنی ، بی تربیت .
فرهنگ عمید
۲. یاوه و بی معنی.
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
کتره:بدوبیراه، ناسزا، حرف یاوه و نامربوط، فحش
نمونه:یکبند براوفحش و کتره می بارید ( کلیدر، که, ص۱۵۹۹ )
محمدجعفرنقوی
نمونه:یکبند براوفحش و کتره می بارید ( کلیدر، که, ص۱۵۹۹ )
محمدجعفرنقوی
کَترِه ای/katre/ ( ت ساکن )
فلّه ای - دَرهَم بَرهَم و قاطی پاطی - بدون نظم و ترتیب - بدون تفکیک، جداسازی و طبقه بندی
به اصطلاح خودمونی : تاناکورایی
فلّه ای - دَرهَم بَرهَم و قاطی پاطی - بدون نظم و ترتیب - بدون تفکیک، جداسازی و طبقه بندی
به اصطلاح خودمونی : تاناکورایی
به معنی فحش و بد وبیراه و حرفهای نامربوطی که پشت سر هم ادا میشود
در روزگارسپری شده مردم سالخورده اثر محمود دولت چنین آمده است:
نمیتواند جلوی خودش را بگیرد و فحش و کتره ای بدر نیندازد
در روزگارسپری شده مردم سالخورده اثر محمود دولت چنین آمده است:
نمیتواند جلوی خودش را بگیرد و فحش و کتره ای بدر نیندازد
در گویش لری که گذشتگان به کار می بردند به معنی فحش و بد و بیراه، سخن زشت وناروا
در گویش خونساری کترهkoteraa به معنی بچه کوچک و نوزاد و توله و بیشتر برای سگ به کار میرود
کتر اسبه یعنی توله سگ
کتر اسبه یعنی توله سگ
کَتَرِه kətərə: [اصطلاح صنایع دستی] کفگیر چوبی برای کشیدن و یا ریختن پُلو