کتامیان

لغت نامه دهخدا

کتامیان. [ ک َ/ ک ُ ] ( اِخ ) مردم کتامة. اهالی کتامه. رجوع به کتامة شود. || گروهی از لشکریان سلطان مصر که بنا بروایت ناصرخسرو در سفرنامه از قیروان در خدمت المعزلدین اﷲ آمده بودند : آن روز ( روز جشن فتح خلیج ) لشکر سلطان همه برنشینند گروه گروه و فوج فوج و هر قومی را نامی و کنیتی باشد گروهی را کتامیان گویند ایشان از قیروان در خدمت المعزلدین اﷲ آمده بودند. ( سفرنامه ناصرخسرو بکوشش دبیرسیاقی ص 59 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس