کتابی زدن. [ ک ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) نوشیدن شراب از کتابی. ( فرهنگ فارسی معین ) : یک دو کتابی بزن از دست پیرتا خبر از سر کتابت دهد.حبیب خراسانی ( از فرهنگ فارسی معین ).و رجوع به کتابی شود.
( مصدر ) نوشیدن شراب از کتابی : [ یک دو کتابی بزن از دست پیر تا خبر از سر کتابت دهد ] . ( حبیب خراسانی )