کتابچه

/ketAbCe/

مترادف کتابچه: جزوه، دفتر، رساله، طومار

برابر پارسی: دفترچه

معنی انگلیسی:
booklet, notebook, pad, blank-book, note-book

لغت نامه دهخدا

کتابچه. [ ک ِ چ َ / چ ِ ] ( اِ مصغر ) کتاب کوچک. ( فرهنگ فارسی معین ) ( ناظم الاطباء ). || در تداول امروز دفتر سفید کوچک بقطع خشتی یا رقعی و کوچکتر برای تحریر. اوراق سفید که بر هم نهند و بشکل کتاب مجلد و صحافی کنند برای تحریر. || طومار یا دفتر مالیات که مستوفی در آن میزان درآمدهای مالیاتی یک ناحیه را می نوشت. ( فرهنگ فارسی معین ). و این اصطلاح امروز منحصر به دفترچه ٔثبت درآمد ممیزی املاک مزروعی است.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - کتاب کوچک . ۲ - طومار یا دفتر مالیات که [ مستوفی ] در آن میزان در آمد های مالیاتی یک ناحیه را مینوشت

فرهنگ معین

(کِ چِ ) (اِ. ) ۱ - دفترچه . ۲ - جزوه . ۳ - کتاب کوچک .

فرهنگ عمید

۱. کتاب کوچک.
۲. دفتر، دفترچه.

مترادف ها

booklet (اسم)
رساله، کتابچه، جزوه، دفترچه، کتاب کوچک

فارسی به عربی

کتیب

پیشنهاد کاربران

بپرس